“جویس کارول اوتس” نویسندهی سرشناس انگلیسی بیش از پانصد کتاب را با نام خود به چاپ رسانده است. “الکساندر دوما” یکی از چهره های شاخص تاریخ ادبیات فرانسه، نویسندهی بیش از دویست و پنجاه کتاب است. از “سید علی صالحی” میتوان به عنوان یکی از پرکارترین شاعران معاصر ایران نام برد. اما هیچ کدام از این نویسندگان دچار “جنون نویسندگی” یا “گرافومانیا” نبودهاند. سوالی که مطرح میشود این است که جنون نویسندگی چیست؟ گرافومانیا (graphomania) یکی از اختلالات روانی به شمار میآید و امروزه با امکاناتی که شبکههای اجتماعی، وبلاگها و فضای گستردهی وب جهت انتشار مطالب و نوشتهها تولید کرده است، این اختلال روانی بیش از پیش شیوع پیدا کرده. مبتلایان به جنون نویسندگی تنها راه ماندگاری و فناناپدیری را در نگارش میبینند و به گمان آنها با نوشتن میتوانند به ستیز با نابودی بپردازند.
آیا میتوان گفت نویسندهها به جنون نویسندگی مبتلا هستند؟
ترس از مرگ و نابودی، هر آدمی را به سمت جاودانگی سوق میدهد. هنرمندان همیشه سعی داشتهاند تا با خلق یک اثر جاودانه نام خود را برای همیشه در تاریخ زنده نگاه دارند. در این میان نویسندگان بی شماری با خلق آثار بی نظیر ادبی توانستهاند طعم جاودانگی را بچشند و با گذشت سالیان سال و یا حتی قرنها همچنان نام آنها بر سر زبانهاست. در حالی که تلاش جمع کثیری از مبتلایان به گرافومانیا چندان ثمر بخش نبوده و به راحتی و پس از گذشت اندک زمانی از یاد رفتهاند. باید در نظر داشت که مبتلایان به جنون نویسندگی با نویسندگان تفاوتهای فاحشی دارند. نویسندگان معمولا به کیفیت نوشتههای خود بیشتر از کمیت آن توجه میکنند اما آنها که با جنون نویسندگی دست پنجه نرم میکنند، ولع سیری ناپذیری برای نوشتن دارند و بیشتر از آن که متوجه آن باشند که چه چیزی مینویسند، امر نوشتن برایشان مهم است. نویسندگان از نوشتههای خود مقصود و منظور مشخصی دارند و این در حالی است که مبتلایان به جنون نویسندگی معمولا بدون در نظر داشتن هدف مشخصی دست به قلم میبرند. از همه مهم تر اینکه دغدغههای یک نویسنده او را وادار به نوشتن میکند اما بسیارند افرادی که بدون دغدغهی خاصی سراغ نویسندگی میروند و میتوان از آنها به عنوان افراد مبتلا به گرامافونیا نام برد.
چرا فضای مجازی باعث شیوع جنون نویسندگی شده است ؟
پیش از اینها و در اعصار گذشته مبتلایان به گرافومانیا انگیزهای برای انتشار نوشتههای خود نداشتهاند اما امروزه با امکاناتی که فضای مجازی در اختیار کاربران خود قرار داده این اختلال روانی شیوع بیشتری پیدا کرده است. برخی از افراد مبتلا به جنون نویسندگی از فضای مجازی به عنوان بستری برای معرفی خود به عنوان یک نویسنده استفاده کرده و متاسفانه حتی برخی از انتشاراتیها با توجه به محبوبیت آنها حاضر شدهاند تا نوشتههای آنها را به چاپ برسانند. ضعف فرهنگی و دلیل مجبوبیت این افراد بحث دیگری است که در این مطلب، مجال پرداخت به این مساله نیست. تنها چیزی که کیفیت سنجی آثار ادبی را ممکن میکند، گذر زمان و ماندگاری آن اثر است و محبوبیت و بازنشر یک اثر در یک بازهی زمانی کوتاه، ملاکی برای تعیین کیفیت یک اثر ادبی نیست.
بررسی دلایل گرافومانیا از منظر میلان کوندرا
“میلان کوندرا” نویسندهی اهل چک، دو دلیل مهم را برای شیوع اختلال روانی عنوان کرده است. کوندرا عنوان میکند که در جوامعی که رفاه نسبی برقرار باشد تا مردم بتوانند به دلمشغولیهای خود بپردازند و تنها درگیر امرار معاش خود نباشند، این اختلال روانی بیشتر نمود پیدا میکند. طبق آماری که او ارائه میدهد، کشور فرانسه بیست و یک برابر اسرائیل نویسنده دارد، این در حالی است که جمعیت کشور فرانسه شش برابر جمعیت اسرائیل است. به عقیدهی کوندرا جنگ، قحطی، گرسنگی و عدم امنیت از دلایلی است که باعث کاهش شیوع اختلال روانی گرافومانیا میشود. نا گفته نماند که این حرف کوندرا به نوعی در تاریخ نقض میشود. در اوایل قرن بیستم و همزمان با گسترش نهضت کارگری در اتحادیهی جماهیر شوروی، جنون نویسندگی شیوع چشم گیری داشته است. یکی از دلایل این امر همزمانی سواد آموزی و پا گرفتن جنبش کارگری شوروی است. اهمیت نویسندگان در ظهور جنبشهای کارگری به قدری مهم است که باعث شکل گیری گونهای از ادبیات موسوم به “ادبیات پرولتریا” شده است. با این حال جنون نویسندگی همزمان با شکل گیری این ادبیات در برخی از کشورها شایع شده و این مثال نقضی است برای اولین دلیلی که کوندرا برای شیوع گرامافونیا عنوان میکند. اما دومین دلیل، ریشهای روانشناسانه دارد و از مهم ترین دلایل شیوع این اختلال روانی است. کوندرا عنوان میکند که انزوا، تنهایی و کم توجهی به یک فرد باعث میشود او به نوشتن پناه ببرد و این یکی از مهم ترین دلایل بروز اختلال روانی گرافومانیاست. با این که این دلیل بسیار موجه به نظر میرسد، اما این دسته از افراد مبتلا به جنون نویسندگی، حداقل دغدغهای برای دیده شدن ندارند و نوشتههای بی هدف آنها تهدیدی برای ادبیات و به دنبالهی آن خطری برای فرهنگ جامعه به حساب نمیآیند.
آیا شیوع جنون نویسندگی تهدیدی برای ادبیات به حساب میآید ؟
از دیگر دلایلی که روانشناسان برای این اختلال روانی عنوان کردهاند و کوندرا آن را از قلم انداخته، خودشیفتگی است. روانشاسان معتقدند که خودخواهی و خودشیفتگی یکی از دلایل بروز جنون نویسندگی است. در این گونه موارد فرد مبتلا به گرافومانیا نوشتههای خود را شاهکار ادبی میداند که مستلزم معرفی به دیگران است و هیچ گونه نقدی را نمیپذیرد.اگر کسی نوشتههای آنها را درک نکند، آن شخص را نادان میدانند. این افراد به قدری به نوشتههای خود ایمان دارند که حتی اگر تمام جامعه با نوشتههای آنان ارتباط برقرار نکنند، جامعه را احمق فرض میکنند. اینها دقیقا همان افرادیاند که هم برای ادبیات و هم برای فرهنگ جامعه خطر بزرگی محسوب میشوند .در گذشته حداقل فیلتر انتشاراتیها مانع پا گرفتن این افراد بود. به شکلی که یک نویسنده حداقل باید یک انتشارات را مجاب به چاپ و انتشار اثر خود میکرد و انتشاراتیها با کمک متخصصان، پیش از چاپ آثار را کیفیت سنجی میکردند و حاضر به چاپ اثر فاقد ارزشهای ادبی نبودند. اما امروزه فضای مجازی به راحتی و با کمترین هزینه امکان انتشار نوشتههای هر فردی را فراهم میکند. فضای مجازی و مخصوصا شبکههای اجتماعی نه تنها امکان انتشار را برای مبتلایان به جنون نویسندگی فراهم میکند، بلکه میتواند به راحتی حس خودشیفتگی را در فرد مبتلا به این اختلال روانی تقویت کند. این افراد دائما در حال تعریف کردن از نوشتههای خود هستند و با سر هم بندی چند جمله و پر و بال دادن الکی به آن ، سر و صدا میکنند. این در حالی است که نویسندگان واقعی گزیده گویی میکنند و برخی از آنها شاید تا سالها نوشتههای خود را حتی برای یک نفر هم نخوانند. یک نویسندهی واقعی نیاز به تبلیغ خود ندارد. شاید بارها و بارها یک اثر خود را بخواند و آن را اصلاح کند. اما نویسندهی مبتلا به جنون نویسندگی با کنار هم چیدن کلمات و جملات بدون دقت کافی، نوشتهی خود را بی نظیر میداند و حاضر به اصلاح حتی یک کلمه نیست. نویسندهی واقعی شاید سالها روی اثر خود کار کند، اما کسی که به گرافومانیا مبتلاست، نمیتواند وقت زیادی را برای تولید اثر خود صرف کند و بلافاصله سراغ یک اثر دیگر رفته و تولید بی وقفه مثل یک ماشین برای او مهم تر است. سوال مهم این است که با امکاناتی که فضای مجازی برای مبتلایان به جنون نویسندگی ایجاد میکند، آیا این افراد خطری برای فرهنگ جامعه به حساب میآیند؟
خوب بود مرسی