فیلم “برف شکن” اولین فیلم انگلیسی زبان کارگردان سرشناس سینمای کره، بونگ جون هو است. در این مطلب میخواهیم به نقد فیلم Snowpiercer 2013 بپردازیم. با ما همراه باشید.
فیلمنامهی فیلم برف شکن، کاملا استعاری است و مضامین جهانی زیادی را به چالش میکشد. قطار همیشه در حال حرکت و تنها لوکیشن این فیلم، تمدن پیشرو فعلی ماست که جامعه را به شکلی طبقاتی تنظیم کرده و اختلال در هر کدام از این طبقات میتواند به کلی این قطار را از مدار حرکت همیشگیاش خارج کند.
ساکنان این قطار به این باور رسیدهاند که خارج از قطار ادامهی حیات ممکن نیست و چیدمان واگنها، نمایانگر اختلاف طبقاتی است. به شکلی که واگنهای انتهای قطار متعلق به افرادد فرو دست جامعه است و تمام طغیان و آشوبهای آنها در واگنهای بعدی با سرکوب مواجه میشود. قهرمان داستان یک بار برای همیشه تصمیم میگیرد خودش را از واگنهای انتهایی به اولین واگن قطار برساند و این چرخه را برای همیشه عوض کند. تمام این استعارهها به شکلی در فیلم “برف شکن” به تصویر کشیده شده است که مصادیق عینی در تمدن فعلی ما را دارا باشد.
فیلمنامهی فیلم برف شکن بر اساس رمان گرافیکی Le Transperceneige که توسط ژاک لوب و ژان مارک روشه به چاپ رسیده نوشته شده است. با وجود اینکه فیلم برف شکن کاملا به زبان انگلیسی ساخته شده است، اما یکی از کارکترهای این فیلم یک اساسین کرهای است و به زبان کرهای سخن میگوید. . این فیلم در 29 ژوئیه 2013 در سئول کره جنوبی به نمایش در آمد.
اختلاف طبقاتی دغدغهی بزرگ بونگ جون هو
بونگ جون هو کارگردانی است که در تمامی فیلمهایش به نوعی به مسالهی اختلاف طبقاتی توجه ویژهای داشته است. در فیلمهای “انگل” ، “مادر” ، “سگهایی که پارس نمیکنند گاز نمیگیرند” و … طبقهی اجتماعی و اختلافاتی که ماحصل این فاصله گذاری اجتماعی است به چشم میخورد. اما در فیلم Snowpiercer این مساله به دغدغهی اصلی فیلمساز تبدیل شده است.
در فیلم برف شکن هر یک از واگنهای قطار همیشه در حال حرکت، ویژگیهای منحصر به فرد مختص یک طبقهی اجتماعی خاص را داراست و در سفر اعجاب انگیزی که قهرمان فیلم از آخرین واگن قطار به مقصد اولین واگن طی میکند، ذهنیتها و افکار هر یک از این گروههای طبقاتی مورد کنکاش قرار میگیرد. جدال و جنگهایی که با حمایت طبقهی اشراف به جهت سرکوب افراد پایین دست سازمان دهی شده، مصداق عینی اعتراضات خیابانی و تجمعاتی است که در تمام دنیا به اشکل مختلف به چشم میخورد.
البته یکی از نقاطی که در نقد فیلم Snowpiercer 2013 باید به آن توجه داشت، نگاه ویژهی بونگ جون هو به ژانر محبوب آن سالهای سینمای هالیوود یعنی فیلمهای آخرالزمانی است. اگر به یاد داشته باشید طبق پیشگویی نوسترآداموس قرار بود سال 2012 پایان جهان باشد و در آن سالها فیلمهای مختلفی با بودجههای هنگفت برای به تصویر کشیدن پایان دنیا ساخته شد.بونگ جون هو اما یک سال پس از پایان این آشوبها و غلط از آب درآمدن پیش بینی نوسترآداموس فیلم “برف شکن” را در سرتاسر جهان به نمایش میگذارد. شاید برایتان این سوال پیش بیاید که فیلمی که تمامی لوکیشنهایش در یک قطار میگذر، چگونه میتواند یک فیلم آخرالزمانی باشد؟ برای پاسخ به این سوال ابتدا باید نمادها و استعارههای استفاده شده در این فیلم را با نگاهی دقیقتر بررسی کنیم. اگر فرض را بر این بگیریم که این قطار در حال حرکت تمدن بشری باشد، توف ان قطار به معنای پایان دنیاست. حال آنکه در سکانس پایانی فیلم و پس از انفجار بزرگ، تصویر خرسهای قطبی را میبینیم که به نوعی انگار ما را به عصر یخبندان ارجاع میدهد.
در نقد فیلم snowpiercer 2013 باید گفت که در این فیلم تفکیک ژانرهای سینمایی که یکی از علایق همیشگی بونگ جون هو است، به خوبی و تا اندازهای بهتر از سایر فیلمهایش رقم خورده است. با وجود اینکه داستان فیلم با بهره گیری از ژانر سینمایی علمی و تخیلی نگاشته شده است، فیلم سرشار از صحنههای اکشن است. علاوه بر تلفیق این دو ژانر در کنار هم در لحظاتی از فیلم موقعیت آنچنان تغییر میکند که از تماشای آن غافلگیر میشوید. برای مثال در یکی از سکانسهای اکشن فیلم و در میان جنجالی که بین دو گروه مختلف ساکن در قطار در گرفته است با به صدا درآمدن زنگ سالگرد، به یکباره همه چیز تغییر میکند و برف شکن را از یک فیلم اکشن به یک فیلم موزیکال تبدیل میکند که خوانندهای آواز میخواند و گروه رقصندگان با انجام حرکات نمایشی، کاملا مخاطب را از فضای حاکم بر فیلم خارج میکند.
شخصیت کورتیس در این فیلم که آغازگر شورش بزرگ است، میخواهد قوانین و قواعد حاکم بر قطار ( شما بخوانید جهان امروز) که به وسیلهی شخصیتی که در راس هرم این قانون گذازی قرار دارد را در هم بشکند. شخصیت ویلفورد به عنوان یک دیکتاتور بزرگ، سازنده و به حرکت درآوردندهی این قطار است. شخصی که پایههای این نظام کاپیتالیسیتی را پایه ریزی کرده است. شورش کورتیس و همراهانش، با شعارهایی مانند برابری و آزادی شاید بی شباهت به جنبشهای کمونیستی نباشد.
اگر بخواهیم از دیدگاه نقد مارکسیستی فیلم snowpiercer 2013 را مورد واکاویی قراردهیم، بدون شک نباید نقش ایدئولوژی را نادیده گرفت. قوانین حاکم بر این قطار شبیه به هر نظام ایدئولوژیک دیگری در جهان، به دنبال احاطه و تسلط بر ذهن افراد حاضر در این جامعه است. بونگ جون هو در پرداخت به جزئیات شخصیتها و روند دراماتیک داستان بسیار هوشمندانه عمل کرده است. به شکلی که در این فیلم علاوه بر دیدن شخصیتهایی به نمایندگی از نژادها، ملیتها و قومیتهای متفاوت، میتوان ساختمان ایدئولوژی محور حاکم بر این قطار را به نظام کاپیتالیستی حاکم بر جهان امروزی مشابهت داد.
کلام آخر در نقد فیلم snowpiercer 2013
فیلم برف شکن یا همان snowpiercer 2013 حرفهایی فراوانی برای گفتن دارد که در این نقد کوتاه مجال پرداخت به آن نیست. تنها با اشاراتی سطحی در این متن سعی شد که ماهیت فیلم را به اختصار بیان کنیم. به هر شکل تماشای فیلمهایی از این قبیل طرفداران خاص خود را دارد. ژانرهایی اینچنینی برای هر بینندهای جذاب نیست، اما اگر فیلمهایی همچون پلتفرم، یا مکعب (cube) را دیده و دوست داشتهاید، بدون شک از تماشای این فیلم بیش از آنها لذت خواهید برد، چرا که به هر ترتیب یکی از کاربلدهای سینما یعنی بونگ جون هو این فیلم را ساخته است.
مطالب بیشتر بخون…
- نقد فیلم Memories of Murder 2003 به کارگردانی بونگ جون هو
- نقد فیلم The Host 2006 به کارگردانی بونگ جون هو
- نقد فیلم Barking Dogs Bite Never Bite 2000 به کارگردانی بونگ جون هو
- نقد فیلم Mother 2009 به کارگردانی بونگ جون هو
- نقد فیلم Okja 2017 به کارگردانی بونگ جون هو
- نقد فیلم Parasite 2019 به کارگردانی بونگ جون هو
هر وقت به دنبال دیدن یک فیلم متفاوت با یک قصهی متفاوت بودین، snowpiercer 2013 میتونه انتخاب خوبی باشه. فیلمی که جهان رو به یک قطار در حال حرکت تشبیه کرده و یک منجی که میخواد بشریت ( شما بخونید ساکنان قطار* رو نجاب بده دست به یک شورش بزرگ میزنه. ولی برای کشف نمادها و استعارههای فیلم باید کمی به مغزتون فشار بیارید. خوندن این نقد (البته بعد از دیدن فیلم) میتونه بهتون کمک کنه. در ضمن این فیلم صحنه نداره و یک فیلم کاملا خانوادگی به حساب میاد.
سلام فیلم بسیار جالبی هست مثل فیلم پلت فرم که از اختلاف طبقاتی و نابود کردن طبقات پایین جامعه برای بقای طبقات بالای جامعه سخن میگوید که حتی برای اینکار افرادی را به عنوان رهبر جنبش های انقلابی در طبقات پایین جامعه تزریق میکنن تا گاهی با انقلاب کردن و جنگ ایجاد کردن باعث کشتار طبقات پایین جامعه بشن و جمعیت غالب طبقات پایین جامعه را کاهش دهند تا قدرت و تسلط طبقات مرفه جامعه تثبیت شود