به نظر شما تأثیرگذارترین کارگردان تئاتر بریتانیا در عصرِ مدرن کیست؟ خُب، احتمالا شما پیتر بروک را میشناسید و میدانید که او با ایدهی «فضای خالی» (empty space) ادراکِ ما را از کار تئاتر دگرگون کرده است. پس شاید بروک را تاثیرگذارترین شخصیت تئاتر بریتانیا بدانید. شاید برخی نام دیوید هال را به کار ببرند و از نقش ویژهی او در شکل دادن به «نهاد»های پایدار تئاتری صحبت کنند. اما شاید برای تان جالب باشد اگر بدانید که در عصر مدرن، بیشترین تاثیرگذاری را تیرون گوتری (Tyrone Guthrie, 1900-1971) در تئاتر بریتانیا بر جای گذاشته است. کسی که نامش به طرز وحشتناکی در میان نسل جوانتر ناشناخته مانده و یا به دست فراموشی سپرده شده است. اما بسیاری بیآنکه نامی از او شنیده باشند، از میراث او استفاده میکنند.
در واقع از زمانی که تیرون گوتری به شکل عمومی اعلام کرد که “یک ایرلندی تمام عیار” است، خیلی به ندرت او را به عنوان یک کارگردان بریتانیایی به حساب آورده و به همین نسبت، کمتر در موردش حرف زدهاند. اما باید گفت مبارزه بی وقفهی او برای خارج کردن تئاتر از چهارچوب سالنهای قاب صحنهای، نه تنها بر تئاتر بریتانیا که بر تئاتر جهان تاثیر گذاشته است.
تیرون گوتری، سردمدار تئاتر محیطی
تیرون گوتری در واقع از همان هنگامی که در فاصله بین سال های ۱۹۳۳ تا ۱۹۳۹ در سالنِ تئاتر «Old Vic» در لندن مشغول به کار بود، تلاش میکرد تا خودش را از شیوههای حاکم بر تئاترهای قاب صحنهای (proscenium) رها کند. ولی نخستین ماجراجویی بزرگ او در این راه، در سال ۱۹۴۸ اتفاق افتاد؛ هنگامی که در جشنوارهی ادینبورگ، به جای رفتن به سالن های معمول تئاتر، اجرای نمایش «هجویه ای بر طبقه سوم» (Satire of the Three Estates) اثر سر دیوید لیندِسی، نویسندهی اسکاتلندیِ قرن شانزدهم را در صحن عمومی یک کلیسا به اجرا درآورد. کسانی که شانس دیدن این اجرا را داشته اند، هنوز از آن به عنوان نمایشی درخشان، همچون اثری با شکوه و باقی مانده از عصر گوتیک، یاد میکنند.
در سال ۱۹۵۲ از گوتری دعوت شد تا مسئولیتِ برگزاری فستیوالی از آثار شکسپیر را در استراتفورد و اونتاریو بر عهده گیرد؛ ویژگی این فستیوال این بود که محل اجرای نمایشها بر خلاف جریان معمول تئاتر در قرن نوزدهم در سالنهای مرسوم تئاتر برگزار نشد، بلکه به پیشنهاد تیرون گوتری یک چادر بزرگ برای این اجراها ساخته شد و چنان فضای فوق العادهای برای اجرای تئاتر شکل گرفت که این فستیوال و این فضای اجرا پس از آن شکلی پایدار و مانداگار به خود گرفت.
در آن زمان یک برنامهی تلویزیونی دربارهی فستیوال استراتفورد کانادا به تحسین نگاه منحصر به فرد تیرون گوتری پرداخت. به اینکه چگونه نگاه حرفهای او موجب شد در کانادا و هزاران مایل دورتر از شهر ساسکس، ساختارهای مشابهی برای تئاتر شکل بگیرد. نقش گوتری در شکل دادن به فضاهای تازه برای اجرای تئاتر، به اینجا ختم نمیشود. سالنهای تئاتری نظیرِ «سالن تئاتر گوتری» در شهر مینیاپولیس (Guthrie theatre in Minneapolis) در آمریکا و «سالن رویال شکسپیر» در Stratford-upon-Avon نیز شکلگیری و ساختار متفاوت خود را مدیون روحیهی جستجوگر و سازندهی تیرون گوتری است.
اما گوتری تنها یک نگاه سازنده و پیشرو به واسطهی تغییر محیطهای اجرایی تئاتر نداشت. بلکه او همزمان یک کارگردان تحسین شدهی تئاتر بود که آثار او همواره مورد توجه منتقدان مختلف قرار گرفته است.
تیرون گوتری و کارگردانی تئاتر
در سال 1924 تیرون گوتری به عنوان یک نویسنده شروع به تولید نمایشنامه برای رادیو بی بی سی کرد. از سال 1929 به مدت پنج سال، او در تئاترهای مختلفی از جمله تئاتر کمبریج به کارگردانی نمایشنامههای خود پرداخت. از 1936-1945، او مدیر جشنوارهی بزرگ شکسپیر بود. زمانی که گوتری در مونترال بود، مجموعه نمایشنامههای رادیویی عاشقانه کانادا را برای یادآوری لحظات حماسی در تاریخ کانادا نوشت. این مجموعه نمایشهای سریالی از شبکه رادیویی ملی راه آهن کانادا پخش شد.
در دههی 1940، تیرون گوتری شروع به کارگردانی اپرا کرد که مورد تحسین منتقدان قرار گرفت. پس از آن او به اسکاتلند بازگشت و با همراهی جیمز بریدی در سال 1948، اولین اقتباس مدرن از کمدی بزرگ قرون وسطایی سر دیوید لیندسی را برای اجرا در دومین جشنواره بین المللی ادینبورگ آماده کرد. یک رویداد برجسته در احیای مدرن تئاتر اسکاتلند. او اجرای خود را در کلیسای اسکاتلند و روی تپهای که کلیسا بر آن قرار داشت به اجرا گذاشت. در اینجا بود که نام تیرون گوتری برای اولین بار بر سر زبانها افتاد و اهمیت نگاه ویژهی او به تئاتر مورد توجه منتقدان فراوانی در سرتاسر دنیا قرار گرفت. جیمز فورسایت در مورد تیرون گوتری میگوید:
«او یک ضد برادوی، ضد وستاند بود. گوتری در ضدیت با هر چیزی که در اصطلاح به عنوان تئاتر مشروع به کار میرود، توانست جریان تازهای را رقم بزند و نام خود را به عنوان مهمترین شخصیت در تئاتر بریتانیا ثبت کند. »
گوتری همچنین دو کتاب مهم دربارهی خلق درام مؤثر نوشته است. چشم انداز تئاتر (1932) و زندگی در تئاتر (1959) مهمترین آثار به رشتهی تحریر درآمده به قلم اوست.
زندگینامهی تیرون گوتری، توسط مارگارت دیل دستمایهی نگارش نمایشنامهای به نام “گوتری روی گوتری” شد که این اثر در جشنوارهی استراتفورد در سال 1989 روی صحنه رفت. همچنین نسخهای شنیداری تحت عنوان یک کتاب صوتی توسط استودیو گلن گولد در سال 1998 منتشر شد. در هر دوی این آثار کالین فاکس بازیگر سرشناس تئاتر، در نقش گوتری حضور داشت.
فراتر از آن پرواز کن
تیرون گوتری به عنوان یکی از مهمترین چهرههای الهامبخش در تئاتر بوده است. کسی که هرگاه با حادثهای ناگوار رو به رو میشد تکه کلامی مشهور داشت: « فراتر از آن پرواز کن ». میراثِ تلاش فراوانِ گوتری برای خلاص کردن تئاتر از ساختمانِ سالنهای قاب صحنهای، حالا به عنوان یکی از جریانات اصلی تئاتر تمامِ جهان تبدیل شده است. همچنین گوتری در مقام یک کارگردان تئاتر، از حیث جسارت و بیپروایی و ماجراجوییاش در فنِ نمایشگری، شخصیتی بود که حتی امروز با وجود تمام پیشرفتهای حاصل شده در این عرصه، همچنان کمتر کارگردانی را میتوان همپای او یافت.
نظرات کاربران