“خاتون” نام سریالی است به کارگردانی تینا پاکروان و به تهیهکنندگی علی اسدزاده که به صورت اختصاصی از پلتفرم نماوا در حال پخش است. در این مطلب میخواهیم به نقد سریال خاتون بپردازیم و نکات مثبت و منفی در نقد این سریال را مورد بررسی قرار دهیم. با ما همراه باشید.
روزی روزگاری در ایران
نام بینالمللی پروژهی خاتون، “once upon a time in Iran” میباشد. اسم شناخته شدهای که پیش از این بزرگترین کارگردانهای سینمای جهان برای ساخت آثارشان از این نام استفاده کردهاند. تارانتینو “once upon a time in hollywood” میسازد و نوری بیلگهجان “once upon a time in anatolia”. سیمون رانلی “once upon a time in london” میسازد و سرجو لئونه “once upon a time in america”. اما داستان ناتمام “روزی روزگاریها” این بار به ایران رسیده. انتخاب این نام برای پروژهی خاتون، نشان از آن دارد که سازندگان این مجموعه علاوه بر پخش در نماوا، برنامهی ویژهای برای پخش آن در عرصهی بینالمللی دارند.در ادامه میخواهیم به نقد سریال خاتون پرداخته و نکات منفی و مثبت این سریال را برشمریم.
نکات مثبت در نقد سریال خاتون
اولین نکتهی مثبتی که در نقد سریال خاتون باید به آن اشاره داشت، حضور پر رنگ ستارههای سینمای ایران در این مجموعه است. قطعا برای هر بینندهای، از دنبال کنندگان حرفهای سینما تا مخاطبان عادی، حضور این همه ستاره در این سریال از جذابیتهای اصلی آن به شمار رود. حضور نگار جواهریان،بابک حمیدیان، اشکان خطیبی، مهران مدیری، مهران غفوریان، شبنم مقدمی، بهناز جعفری در کنار هم، میتواند هر مجموعهای را به یکی از پربینندهترین آثار تاریخ سینمای ایران بدل کند. ناگفته نماند که آسمانی اینچنین درخشان و پرستاره، سطح انتظارات را در هر مخاطبی بالا میبرد و اگر این خاتون نتواند به یکی از رکوردداران برنامههای پربینندهی چند سال اخیر تبدیل نشود، باید این پروژه را شکست خورده دانست. حضور چشمگیر چهرههای شاخص و شناخته شده در سریال خاتون، تنها به بازیگران آن ختم نمیشود. سایر عوامل این سریال از جمله آهنگساز (استاد کیهان کلهر)، تصویربردار (هومن بهمنش)، تدوینگر (محمد نجاریان) و … نیز مجموعهای از بهترینها هستند. با اینکه تاکنون آمار مشخصی از تعداد مخاطبین این سریال از طرف پخش کنندهی آن یعنی سایت نماوا منتشر نشده، بازخوردها نشان از آن دارد که تا به این جا که سه قسمت از خاتون پخش شده است، توانسته توجه مخاطبان را به خود جلب کند.
شخصیت محوری خاتون در این سریال با الهام از شخصیت تاریخی بیبی مریم بختیاری به تصویر کشیده شده است. بیبی مریم بختیاری چهرهی آزادیخواه انقلاب مشروطه و از زنان فعال در جبههی ملی و از مدافعین ایران در خلال جنگ جهانی اول بوده است، اگرچه سریال خاتون به وقایع سال ۱۳۲۰ و ایران درگیر در بحبوحیهی جنگ جهانی دوم میپردازد. ترکیب بستر اتفاقات تاریخی جنگ جهانی دوم و حملهی روسها به بندر پهلوی در کنار تصویر شخصیت شناخته شدهای که از بنیانگذاران مطالبه گری برای حقوق زنان در ایران بوده است، حاوی پیام ارزشمندی است که فارغ از خط روایی داستان، به نقش محوری زنان در ادوار مختلف تاریخ ایران میپردازد و این از دیگر نکات ارزشمند در نقد سریال خاتون است.
قسمت اول سریال با بمباران هواپیماهای روسی پایان مییابد و در دو قسمت بعدی، تصاویر متعددی از هواپیماهای نظامی روسها (ایلیوشین-۲) بر آسمان ایران به چشم میخورد. متأسفانه ضعف تکنیکال سینماگران ایرانی در استفاده از جلوههای ویژه ی بصری، همواره از نقاط ضعف آثار سینمایی سالهای اخیر به شمار میرود. به جز دفعات محدود، خروجی اغلب تصاویری که با استفاده از جلوههای ویژه به نمایش درآمده، فاقد کیفیت و باورپذیر است. در سریال خاتون اگرچه با تصاویر ماورایی سر و کار نداریم، اما به همان میزانی که از جلوههای ویژه استفاده شده، درست و باورپذیر است و این مسأله از دیگر نکات مثبتی است که در نقد سریال خاتون باید به آن اشاره داشت.
نکات منفی در نقد سریال خاتون
ضعف اصلی سریال خاتون در پرداخت به شخصیتهاست. اگر تعاریف ما از شخصیتها ساده و دم دستی باشند، حتی تلاشهای بهترین بازیگران جهان هم برای رنگ و لعاب دادن به نقشها، تبدیل به فیگورهای رایج و کلیشهای میشوند. در سریال خاتون، عدم پرداخت دقیق به جزئیات شخصیتها ضربهی بزرگی به سریال وارد کرده است.به عنوان مثال وقتی که تنها تعریف ما از شخصیت یک سرباز دستنشاندهی روسها به ماهیت نظامی او در ساختار ارتش کمونیست بازمیگردد و به زیرلایه های شخصیتی او پرداخت نشود، حتی تمام تلاشهای بابک حمیدیان (استفاده از مهارتهای بدن) برای پرداخت به این نقش هم منجر به یک فیگور کلیشهای میشود. به همین ترتیب، شخصیت سرتیپ آریا (با بازی فرخ نعمتی) به فیگور شعارزدهی یک ارتشی متعهد و قسم خورده به پرچم ایران تبدیل میشود. شخصیت سرهنگ سنگری (با بازی پژمان بازغی) را میتوان در همان فیگور جاسوس روس که نوسترویا گویان ودکای روسی را سر میکشد، خلاصه کرد. یا فخرانسا (شبنم مقدمی) که تیپیکال مادرشوهر ایرانی است که با عروسش سر ناسازگاری دارد. این ایراد به پرداخت شخصیتها حتی در کاراکترهای اصلی سریال هم دیده میشود. به شکلی که یک دوپارگی در بازی اشکان خطیبی در نقش شیرزاد به چشم میخورد. جایی که شیرزاد عاشقانه خاتون را ستایش میکند، فرسنگها فاصله دارد با زمانی که عاشقانه پای حفظ آرمانهایش برای دفاع از وطن، ایستادگی میکند.
دومین نکتهی منفی که در نقد سریال خاتون باید به آن اشاره داشت، دیالوگهای ضعیف است که البته اگر فکت قبلی در مورد عدم پرداخت دقیق به شخصیتها را بپذیریم، امری بدیهی است. دیالوگها به نظر میرسد به جای آن که در خدمت درام و پیشبرد شخصیتها باشند، بیشتر به دنبال خودنماییاند. دیالوگهایی که اگر چه زیبا به نظر میرسند، اما تا اندازهای دور از واقعیت به نظر میرسد. همین امر ، یعنی تقدم امر زیبا به امر واقع، شاید بتوان گفت بزرگترین ضعف سریال خاتون است که نه تنها در مورد دیالوگها که در تمام بخشهای سریال آسیبهایی را وارد کرده است. به عنوان مثال توجه کنید به حضور شیرزاد در کارزار جنگ با روسها در قسمت سوم که با موهای اتو کشیده و واکس زده به سراغ مجروحان جنگی میرود. این قبیل بی دقتیها در سریال به کرات دیده میشود و از دیگر نقاط ضعف سریال به حساب میآید.
کلام آخر
در انتهای این مطلب باید گفت که سریال خاتون در میان تولیدات بیکیفیت این روزهای شبکههای سینمای خانگی از مزیتهای فراوانی برخوردار است و استانداردهای یک سریال خوب را دارد و تماشای آن را به همه و به شدت به علاقهمندان به وقایع تاریخی توصیه میکنم. هرچند که هنوز باید منتظر حضور دیگر ستارگان جاضر در این سریال باشیم.
نظرات کاربران