مینیمالیسم (Minimalism)، جنبش عمدتا آمریکایی در هنرهای تجسمی و موسیقی است که از اواخر دهه 1960 در شهر نیویورک آغاز شد و با سادگی بسیار زیاد فرم و رویکردی عینی و واقعی شناخته میشود. در این مطلب به معرفی جنبش هنری مینیمال و تاثیرات آن بر دنیای هنر خواهیم پرداخت. همچنین هنرمندان مینیمالیست و آثار مینیمال نیز مورد بررسی قرار خواهد گرفت. با ما همراه باشید.

مینیمالیسم چیست؟ هنر مینیمال چگونه به وجود آمد؟
هنر مینیمال که هنر ABC نیز نامیده میشود، اوج گرایشهای تقلیلگرایانه در هنر مدرن است که برای اولین بار در 1913 توسط نقاش روس، کاسیمیر مالویچ (Kasimir Malevich)، از یک مربع سیاه بر روی زمین سفید ظاهر شد.
اولین مجسمهسازان مینیمالیست افراد زیر بودند:
- دونالد جاد (Donald Judd)
- کارل آندره (Carl Andre)
- دن فلاوین (Dan Flavin)
- تونی اسمیت (Tony Smith)
- آنتونی کارو (Anthony Caro)
- سول لویت (Sol LeWitt)
- جان مک کراکن (John McCracken)
- کریگ کافمن (Craig Kaufman)
- رابرت دوران (Robert Duran)
- رابرت موریس (Robert Morris)
همچنین برخی نقاشان در سبک hard-edge در بین هنرمندان مینیمالیست اولیه دیده میشوند که افراد زیر بودند:
- جک یونجرمن (Jack Youngerman)
- اِلزورث کلی (Ellsworth Kelly)
- فرانک استلا (Frank Stella)
- کنت نولاند (Kenneth Noland)
- آل هلد (Al Held)
- ژن دیویس (Gene Davis)
ساختارهای اولیه این هنرمندان به دلیل نارضایتی از نقاشی اکشن رشد کردند.

نقاشی مینیمال چه ویژگیهایی دارد؟
مینیمالیستها که معتقد بودند نقاشی اکشن بیش از حد شخصی و بیاساس است، این دیدگاه را اتخاذ کردند که یک اثر هنری نباید به چیز دیگری غیر از خود ارجاع دهد. به همین دلیل آنها تلاش کردند آثار خود را از شر هرگونه ارتباط خارج از بینایی خلاص کنند.
استفاده از لبه سخت، فرم ساده و رویکرد خطی و نه نقاشی برای تأکید بر دوبعدیبودن از ویژگیهای سبک مینیمالیسم است.
هنرمندانم مینیمالیسم برای الهام گرفتن، از کارهای آرام و بیروح بارنت نیومن (Barnett Newman) و آد رینهارد (Ad Reinhardt)، نمایندگان نقاشی اکسپرسیونیست انتزاعی، استفاده کردند.
مجسمهسازی مینیمالیسم چگونه تعریف میشود؟
مجسمه سازی مینیمال از فرمهای هندسی بسیار ساده ساختهشده از فایبرگلاس، پلاستیک، ورق فلز یا آلومینیوم تشکیل شده است که به صورت خام باقی مانده یا کاملاً با رنگهای روشن صنعتی نقاشی شده است. مجسمهسازان مینیمالیسم مانند نقاشان سعی در ساخت آثار کاملاً عینی، بیبیان و غیرارجاعی داشتند.

ایدهها و موفقیتهای کلیدی هنر مینیمال
هنرمندان مینیمالیسم با حذف احوالات شخصی هنرمند از هنر یا در واقع استعاره از هر نوع، از اکسپرسیونیستهای انتزاعی فاصله گرفتند. این رویکرد هنرمندان مینیمالیسم منجر به خلق آثار براق و هندسی شد که به طور هدفمند و بنیادی از جذابیتهای متعارف معمولی دوری میکردند.
دوران پس از اسپوتنیک علاقه مجدد به ساختارگرایی روسیه را احیا کرد. رویکرد سازهگرایی منجر به استفاده از ساخت مدولار و مصالح صنعتی نسبت به تکنیکهای صنایع دستی مجسمهسازی سنتی شد.
نمونههای ساخته شده مارسل دوشان همچنین نمونههای الهامبخشی از استفاده مواد پیشساخته بود. بر اساس این منابع، هنمرمندان مینیمالیسم آثاری را خلق کردند که شبیه کالاهای ساخته شده در کارخانه بود و تعاریف سنتی هنر را که معنای آن با روایت یا هنرمند گره خورده بود، از بین برد.
استفاده از مواد صنعتی پیشساخته و اشکال هندسی ساده و اغلب تکراری همراه با تأکید بر فضای فیزیکی اشغال شده توسط آثار هنری منجر به ایجاد برخی از آثاری شد که بیننده را مجبور به مقابله با چیدمان و مقیاس فرمها کرد. همچنین بینندگان منجر به تجربه کیفیت وزن، قد، جاذبه، چابکی یا حتی نور به عنوان ماده شدند. آنها اغلب با آثار هنری روبرو بودند که خواهان پاسخ فیزیکی و هم بصری بودند.
هنرمندان مینیمالیسم سعی در تخریب مفاهیم سنتی مجسمهسازی و از بین بردن تمایزات بین نقاشی و مجسمهسازی داشتند. به ویژه، آنها دگم فرمالیستی مورد حمایت منتقد کلمنت گرینبرگ را رد کردند که محدودیتهایی در هنر نقاشی و هنرمندان ممتازی که به نظر میرسید زیر نظر او نقاشی میکشند، ایجاد میکند. دیدگاه دموکراتیکتر هنرمندان مینیمالیسم در نوشتهها و همچنین نمایشگاههای رهبران آنها سول لویت، دونالد جاد و رابرت موریس بیان شد.
موسیقی مینیمال از کجا شروع شد و چه هدفی داشت؟
هنر مینیمال، همراه با موسیقی اریک ساتی (Erik Satie) و زیبایی شناسی جان کیج (JohnCage)، تأثیر متمایزی بر موسیقی مینیمالیست داشت.
در واکنش به سبک پیچیده و فکری موسیقی مدرن، چندین آهنگساز شروع به ساختن یک سبک ساده کردند و بدین ترتیب یک موسیقی فوقالعاده ساده و در دسترس ایجاد کردند.
به عنوان مثال، لا مونت یانگ (La Monte Young)، تعدادی از محیطهای فرکانس پیوسته (continuous frequency environments) الکترونیکی را ایجاد کرد که در آنها چند pitch ایجاد کرد و سپس آنها را به صورت الکترونیکی پایدار کرد. یانگ مقدار بسیار کمی به این بافت افزود و عملاً تنوع را به عنوان یک تکنیک توسعه از بین برد.
مانند یانگ، مورتون فلدمن (Morton Feldman) نیز تلاش کرد تا تنوع را از بین ببرد. آثار وی از طریق صدای پیوسته و آرام صداهای نرم و نامرتبط، نواهای ساز ابتکاری را تولید کردند. گروه دیگری از آهنگسازان تحت تأثیر موسیقی هند، بالی و آفریقای غربی قرار گرفتند.
آنها از الگوهای ساده هارمونیک و ملودیک در موسیقی بسیار تکراری خود استفاده کردند.
- فیلیپ گلاس (Philip Glass)
- استیو رایش (Steve Reich)
- کورنلیوس کاردو (Cornelius Cardew)
- فردریک رزوزکی (Frederic Rzewski)
10 اثر برجسته هنر مینیمالیسم که نباید فراموش شود!










کلام آخر: مینیمالیسم چیست؟
در موسیقی و هنرهای تجسمی، مینیمالیسم تلاشی برای کشف عناصر اساسی یک شکل هنری بود. در هنرهای تجسمی مینیمالیستی، عناصر ژست شخصی و شخصی به منظور آشکار کردن عناصر عینی صرفاً تصویری نقاشی و مجسمه سازی، محو شدند. در موسیقی مینیمالیستی، رفتار سنتی فرم و توسعه به نفع کاوش در تن و ریتم – عناصر موسیقی که عمدتا برای شنوندگان غربی ناآشنا است – رد شد.
من عاشق مینی مالیسم هستم؛ به خصوص در انیمیشن و سینما.