مینی سریال فروپاشی (The Undoing) یک سریال تلویزیونی مهیج روانشناختی محصول کشور آمریکا است که بر اساس رمان “باید شناخته میشدی” (You Should Have Known) به قلم ژان هانف کورلیتز ساخته شده است. نویسندگی و تهیهکنندگی این سریال را دیوید ای کلی (David E. Kelley) به عهده داشته و سوزان بیر (Susanne Bier) آن را کارگردانی کرده است. ستارگان مینی سریال فروپاشی نیکل کیدمن و هیو گرانت هستند و در 25 اکتبر سال 2020 برای اولین بار از شبکهی HBO پخش شد. در این مطلب سعی داریم به نقد و معرفی سریال The Undoing بپردازیم.
اولین نمایش این سریال در شبکهی HBO، با استقبال بینظیر بینندگان مواجه شد و توانست در طول زمان پخش که به صورت هفتگی انجام میگرفت، رکورد بازدید سریال معروف Game of Thrones را بشکند و در لیست پر بینندهترین سریالهای ایالت متحدهی آمریکا در رتبهی اول قرار بگیرد. حضور نیکل کیدمن بازیگر سرشناس هالیوود به عنوان نقش اصلی مینی سریال Undoing ، تاثیر بسزایی در دیده شدن این اثر داشت. نیکل کیدمن در آخرین حضور خود در قاب دوربین، در مینیسریال فروپاشی نقش دکتر گریس فریزر را بازی میکند. گریس فریزر، یک پزشک روانکاو است که پس از انتشار خبر قتل شخصی به نام النا آلوز، زندگی شخصیاش دچار یک فروپاشی بزرگ میشود. این مینی سریال که در شش قسمت پخش شده است، انتخاب خوبی برای علاقهمندان به سریالهای معمایی و جنایی است، که البته جنبههای روانشناسی آن را نباید نادیده گرفت.
نقد سریال The Undoing (فروپاشی)
همه چیز در یک فضای آرام و دوست داشتنی آغاز میشود. از همان تیتراژ ابتدایی سریال که رویایی کودکانه را برای مخاطب تداعی میکند، تا تماشای زندگی خانوادهی فریزر در اوج رفاه و صمیمیت، ترسیم یک فضای آرام و مطلوب است. اما با اولین حضور النا آلوز با بازی ماتیلدا دی آنجلیس، این آرامش به هم میریزد و تا مرز فروپاشی پیش میرود.
در نقد سریال The Undoing باید گفت که این فروپاشی روانی، همانطور که از نام سریال برمیآید، مهمترین کنش دراماتیک داستان است. اما سوال اصلی اینجاست که مسیری که خانوادهی فریزر از اوج آرامش تا مرز فروپاشی طی میکنند، به چه شکلی ترسیم شده است ؟ بدون شک انتخاب نیکل کیدمن برای بازی در نقش گریس فریزر، بهترین انتخاب است. کیدمن استاد به تصویر کشیدن شخصیتهای درگیر بازیهای روانی است و در مینی سریال آندواینگ نیز به خوبی توانسته این جنون و ویرانی را به تصویر بکشد. اما اگر کمی از زرق برق پوشالی و تصویرهای زیبای سریال فروپاشی فاصله بگیریم و نگاهی عمیقتر به سناریوی آن بیاندازیم، خواهیم دید که بیشتر از آنکه روابط علت و معلولی درست در سناریو حاکم باشد، سریال به دنبال گمراه کردن مخاطب با فکتهای سطحی و دم دستی است.
یکی از مهمترین نکاتی که در نقد سریال فروپاشی (The Undoing) باید به آن اشاره داشت، کاستیهای فیلمنامه یا سناریوی آن است. معمولا سناریوهایی که بر اساس رمانهای مکتوب نوشته میشوند، دچار این مشکل نمیشوند. چرا که معمولا رمانهایی برای اقتباس سینمایی یا سریالی انتخاب میشوند که محبوبیت زیادی در بین هواداران کسب کردهاند و داستانی دقیق و با چفت بست دقیق دارند. البته که رمان ژان هانف کورلیتز به فارسی ترجمه نشده و در دسترس مخاطبان فارسی زبان نیست، ولی به نظر میرسد سازندگان این سریال بیش از آنکه به نقاط قوت داستان بپردازند، بیشتر به دنبال نقاطی در داستان بودهاند که بتوانند مخاطب را در سیاهچالهی عمیق فاجعهی قتل النا آلوز سردرگم کنند و همین مساله، رمان روانشناسانهی کورلیتز را در حد یک داستان جنایی نه چندان قدرتمند تقلیل داده است.
قاتل النا آلوز کیست ؟
النا آلوز در جمع اعضای یک خیریه که برای دانشآموزان یک مدرسه ، کمکهای مالی جمع میکنند، حاضر میشود و برای اولین بار با گریس برخورد میکند. برخورد عجیب او، همهی حاضرین در جمع کوچک دستاندرکاران برگزاری خیریه را تحت تاثیر قرار میدهد. اما در این میان، به نظر میرسد که گریس بیش از سایرین سعی میکند رفتار او را توجیهپذیر بداند و به همین واسطه به او نزدیکتر میشود. فردای برگزاری مراسم خیریه، النا آلوز به قتل میرسد. به قتل رسیدن او آغاز داستانی است که زندگی آرم گریس را به نابودی میکشاند. گره اصلی داستان، پیدا کردن قاتل النا آلوز و انگیزهی قتل اوست. متهم اصلی پروندهی قتل، جاناتان فریزر همسر گریس است. اما آیا واقعا قاتل اصلی النا آلوز، جاناتان است ؟
خواندن ادامهی این مطلب سریال را اسپویل میکند…!
در پایان قسمت اول سریال، مرگ النا زقم میخورد. قسمتهای بعدی قرار است راز مرگ النا آلوز را فاش کند. متهم اصلی پرونده جاناتان فریزر ، همسر دکتر گریس فریزر است. یک متخصص سرطان کودکان که در جریان درمان پسر بزرگ النا، به او نزدیک شده و با او رابطهی جنسی برقرار میکند. اما تمام شواهد حاکی از آن است که دکتر جاناتان فریز، مرد خوبی است. او شاید بتواند به همسرش یعنی گریس خیانت کند، اما به هیچ وجه نمیتواند مرتکب قتل فجیع النا که با ضربات متعدد چکش به سرش باشد. یکی دیگر از متهمان این پرونده خود گریس است. پلیس که راز رابطهی پنهانی النا و جاناتان را کشف میکند، به گریس مشکوک میشود. چرا که او انگیزهی به قتل رساندن کسی که با همسرش به او خیانت کرده را دارد. در طول سریال به شکل مضحکی با پیدا شدن چکش (وسیلهی قتل) در کیف ویالون هنری فرزند خانوادهی فریزر، مخاطب حتی فکر میکند که شاید قاتل هنری باشد. از طرفی فیتزچرالد وکیل جاناتان سعی دارد، دعواها و درگیریهای النا با همسرش را بهانهای برای اثبات بیگناهی جاناتان در نظر گرفته و در حضور دادگاه فرناندو آلوز را قاتل همسرش میداند. تمامی فکتهای دراماتیک مینی سریال آندواینگ (The Undoing) مرتبط با پیدا کردن قاتل النا است و در هر بخش از داستان، اتفاقی تازه باعث میشود برخی شکها در ذهن مخاطب تقویت شود. اما نکتهی قابل تامل در نقد مینی سریال The Undoing که قابل احترام است، پایانبندی آن است. درست زمانی که مخاطب منتظر است تا با یک دلیل قانع کننده و یک مدرک معتبر جاناتان تبرئه شود، همه چیز همانطور که باید پیش میرود و مشخص میشود که جاناتان است که النا را به قتل رسانده است. در واقع در سریال فروپاشی یا همان The Undoing، بر خلاف خیلی از فیلمها و سریالهایی که پس از گیجی و سردگمی مخاطب، در نهایت به شکلی عجیب و غریب، سعی دارند تا پایانی غافلگیر کننده را رقم بزنند، در پایان معمولترین اتفاق را برای مخاطب به نمایش میگذارد. البته که این پایان بندی میتوانست خیلی با شکوهتر باشد. به ویژه که صحبتهای نهایی گریس در دادگاه، متهم بودن جانان را به اثبات میرساند. به علاوه چرخش شخصیت جانان در آخرین ملاقاتش با هنری کمی به دور از شخصیت ترسیم شده در طول سریال است.
در اغلب نظرسنجیهای شکل گرفته از سوی تماشاگران، مینی سریال The Undoing بهترین سریال سال 2020 شناخته شده است. اما نگاه منتقدان به این سریال کمی متفاوت است. در اکثر سایتهای معتبر نقد فیلم، این سریال نتوانسته از امتیاز بالایی برخوردار باشد. شاید بزرگترین ایرادی که تمام منتقدان به سریال آندواینگ وارد آوردهاند، کاستیهای فیلمنامهی آن باشد. این مینی سریال 6 قسمتی، کارگردانی قابل قبولی دارد و بازیهای شسته و رفتهای را به نمایش میگذارد، اما فیلمنامه بر سر دوراهی انتخاب ژانر روانشناسانه و ژانر جنایی، انتخاب درستی نداشته و علی رغم تمامی نقاط قوت داستان برای پرداخت روانشناسانه، سناریوی این سریال در حد یک داستان جنایی نه چندان قدرتمند باقی مانده است. ای کاش حداقل در پرداخت به داستان جنایی، میتوانست از الگوی رمانهای آگاتا کریستی پیروی کند و حداقل یک سریال معمایی و جنایی و زیبا را به نمایش بگذارد، اما افسوس که ابعاد روانشناسانهی داستان هم فدای یک معمای جنایی شده که عمق چندانی ندارد..!
نقدهای بیشتر بخون…!
- نقد سریال Unorthodox (غیر مومن)
- نقد سریال Dark (دارک)
- نقد سریال The Queen’s Gambit (گامبی وزیر)
- نقد سریال Ratched (پرستار رچد)
- نقد سریال خانم میزل شگفت انگیز (The Marvelous Mrs Maisel)
مینی سریال فروپاشی (The Undoing) یک سریال تلویزیونی مهیج روانشناختی محصول کشور آمریکا است که بر اساس رمان “باید شناخته میشدی” (You Should Have Known) به قلم ژان هانف کورلیتز ساخته شده است و به کشف راز مرگ شخصیتی به نام النا آلوز میپردازد.
مینی سریال The Undoing در شش قسمت از شبکهی HBO پخش شده است..
مینی سریال The Undoing تنها شامل یک فصل است و پخش آن به پایان رسده است.
(خواندن این بخش سریال را اسپویل میکند)
…
در قسمت پایانی مینی سریال The Undoing مشخص میشود که دکتر جاناتان فریزر، النا آلوز را به قتل رساده است.
اصلی ترین ایراد فیلمنامه ای این بود که:
1- در طول دادگاه، هیچکس از جاناتان نپرسید که دلیل برگشتنش به آتلیه النا بعد از برقراری رابطه چه بوده؟!
2- اگر جاناتان توانایی رنج کشیدن نداشته و شخصیت جامعه ستیز دارد، چطور خودش بدون هیچ فشاری به ماجرای کشته شدن خواهر کوچکش اعتراف و آنقدر دچار پشیمانی بود؟
فقط بازیگراش خوب بودن، خیلی موارد سر سری ازش گذشته بودن، اصن عذر موجه برای گیر ندادن ب همسرالنا وجود نداشت، فضای فیلم خیلی قدیمی بود طرز لباس پوشیدن گریس قدیمی بود به هیچ عنوان شبیه یک زن تحصیل کرده ثروتمند امروزی نبود، خونشون فقط بزرگ بود امروزی نبود شبیه دهه 80 بود، و ی زن روانشناس ک بدون شناختن هیچ پیشینه ای از همسر و خانوادش سالها زندگی میکرد…