بونگ جون هو (Bong Joon-ho) سال گذشته با درخشش فیلم «انگل» در معتبرترین جشنوارههای سینمایی (جشنواره کن و جشنواره اسکار) نامش را در ذهن تمام هواداران سینما حک کرد. اتفاق کمنظیری که برای خیلِ دوستداران سینما عجیب و باورنکردنی بود. چرا که به کلی رویکرد دو جشنوارهی کن و اسکار متفاوت است. به سادگی میتوان گفت که جشنوارهی فیلم کن، برای علاقهمندان خاص سینماست و به فیلمهای خاص جایزه میدهد. اما آکادمی اسکار، معیارش برای انتخاب فیلم برگزیده متفاوت است. اسکار به دنبال سینمای خاص و فیلمهای عجیب نیست. بلکه به فیلمهای جایزه میدهد که عموم مردم میتوانند با آن ارتباط برقرار کنند و اغلب یک فیلم داستانی شسته و رفته است که مخاطبان زیادی را به سینما میکشاند و همه راضی بیرون میروند. در واقع میتوان گفت آکادمی اسکار جشنوارهی فیلمهای عام سینمایی است و به فیلمهای عام جایزه میدهد. اما «بونگ جون هو» توانست به تنهایی هر دو قلهی افتخار بزرگترین جشنوارههای سینمایی جهان را با آخرین فیلمش فتح کند و همه را از شدت تعجب انگشت به دهان بگذارد!

این هنر بونگ جون هو است که فیلمهایی میسازد که با «طنر سیاه» و داستانهای جذابش هم مخاطب عام را جذب کند و هم با ریزهکاریها و لایههای زیرین داستانی فیلمهایش مخاطب خاص سینما را هم غافلگیر کند. این کارگردان اهل کره جنوبی که در کارنامهی سنماییاش ۷ فیلم بلند را کارگردانی کرده است، با آخرین فیلمش به محبوبیت جهانی رسد. فیلمی که به عقیدهی اکثر منتقدان سینما, بهترین فیلم سال شناخته شد. هر چند که دیگر فیلمهای این کارگردان نیز در جشنوارههای مختلف سینمایی خوش درخشیده و میتوان از او به عنوان یکی معدود کارگردانهای سینما یاد کرد که در کارنامهی هنریاش فیلم بد ندارد. طنازی و بار کمدی فیلمهای بونگ جون هو مخاطبان را به خنده وادار میکند، در حالی که خودش معتقد است هیچ وقت دلیل خندهی مخاطب را نمیفهمد..

با اینکه بزرگترین کمپانیهای سینمای هالیوود ، سرمایه گذار و پخش کنندهی فیلمهای بونگ جون هو بودهاند، اما تمامی فیلمهای این کارگردان محصول سینمای کره است و همواره فیلمهایی با دغدغههای فرهنگی جامعهی خود را بر روی پردهی نقرهای سینما به تصویر کشیده است. او کارگردانی است که رگههای کمدی سیاه در تمامی فیلمهایش دیده میشود و یکی از استادان تلفیق ژانرهای مختلف سینمایی است. یکی از تکنیکهای مهم سینمای بونگ جون هو، تغییر ناگهانی داستان در لحظات حساس است. او ذهن مخاطب را به سمتی هدایت میکند و مخاطب را برای اتفاقی آماده میکند که هیچ وقت در فیلمهایش رخ نمیدهد و بالعکس، در یک لحظهی تاثیر گذار تمام باور مخاطب را عوض میکند و او را در یک لحظهی خاص غافلگیر میکند.
بونگ جون هو، خودش را متعلق به سرزمینش میداند و تمامی آثارش به نوعی الهام گرفته از فرهنگ بومی و دغدغههای مردم کشورش است. هر چند که به خوبی این دغدغهها را به معضلات جهانی تعمیم داده و به نقد جامعهی در حال رشد تحت تاثیر فرهنگ غربی مینشیند. او فیلم ساز پر کاری است و از سال 2000 که اولین فیلم را به کارگردانی خودش ساخته، هر سه سال یک فیلم بلند را به کارنامهی سینمایی خود اضافه کرده است. تمامی فیلمهای او به موفقیتهای تجاری بزرگی رسیده و دو فیلم «انگل» و «خاطرات قتل» پرفروشترین فیلمهای سینمای کره است.

بونگ جون هو از شاگردان کارگردان سرشناس سینمای هالیوود، کوئنتین تارانتینو است و رگههایی از هیجان و خشم جاری در فیلمهای تارانتینو را در آثار خود دارد. بونگ جون هو با اندک فیلمهای کارنامهی هنریاش به عنوان کارگردان که به تعداد انگشتان دو دست نمیرسد، تمامی جوایز معتبر سینمایی از جشنوارههای مختلف را کسب کرده و هر کدام از فیلمهایش به خوبی دیده شده و مورد استقبال سینما دوستان قرار گرفته است.
بیوگرافی بونگ جون هو

بونگ جون هو در شهر «دائگو» کره جنوبی متولد شد. پدرش، بونگ سانگ جیون ، طراح گرافیک و استاد هنر در دانشگاه یونگنام و رئیس بخش هنر در انستیتوی ملی فیلم بود و مادرش ، پارك سون جوان ، زن خانه دار تمام وقت بود. پدرش در سال 2007 از انستیتوی فناوری سئول به عنوان استاد طراحی بازنشسته شد و در سال 2017 درگذشت. پدربزرگ مادری بونگ جون هو ، پارک تاون ، نویسنده محترمی در دوره استعمار ژاپن بود که بیشتر به خاطر اثر خود «یک روز زندگی در کوبو» شناخته شد. برادر بزرگتر او ، بونگ جون سو ، استاد انگلیسی در دانشگاه ملی سئول است. خواهر بزرگترش، بونگ جی هی، استاد طراحی مد است.
بونگ جون هو از چهارده سالگی میخواست فیلمساز شود و در جوانی شاهد فعالیت پدرش بود که علاوه بر نقاشی در زمینهی فیلمسازی نیز فعالیت میکرد. به طور طبیعی ، بونگ از پدر خود تقلید کرده و از پنج سالگی از این فرصت استفاده کرده و به تمرین فیلمبرداری پرداخت. او با تصویر برداری از کاریکاتورها و عکسهای کارتونی و ترکیب آنها با هم، فیلمهای کمدی میساخت. وقتی که در مقطع ابتدایی مشغول به تحصیل بود، خانوادهاش به سئول نقل مکان کردند و در سواحل جامس دونگ در کنار رود هان اقامت گزیدند. در سال 1988 ، بونگ جون هو در دانشگاه «یان سی» و در رشتهی جامعه شناسی، ثبت نام کرد . پردیسهای دانشگاهی مانند یان سی در آن زمان کانون جنبش دموکراسی کره جنوبی بودند. بونگ یک شرکت کننده فعال در تظاهرات دانشجویی بود ، که در اوایل سالهای دانشگاه ، اغلب در معرض گاز اشک آور بود.
او قبل از بازگشت به دانشگاه در سال 1992 ، دو سال در ارتش مطابق با خدمت اجباری نظامی گذراند. بعداً بونگ با دانشجویان دانشگاههای همسایه، یک باشگاه فیلم با نام «درب زرد» را تأسیس کرد. بونگ به عنوان عضوی از این باشگاه ، اولین فیلمهای خود را ساخت، از جمله فیلم کوتاه با عنوان «در جستجوی بهشت» و فیلم کوتاه 16 میلی متری با عنوان «مرد سفید». او در سال 1995 از دانشگاه یان سی فارغ التحصیل شد.

در اوایل دهه 1990 بونگ یک برنامه دو ساله را در آکادمی هنرهای سینمایی کره به پایان رساند. فیلم های فارغ التحصیلی او برای حضور در جشنوارهی بین المللی فیلم هنگ کنگ و جشنواره بین المللی فیلم ونکوور دعوت شدند. بونگ همچنین در مورد چندین اثر با همکلاسیهای خود همکاری داشت ، از جمله کار به عنوان فیلمبردار در فیلم بسیار معتبر Imagine (1994) ، به کارگردانی دوستش جانگ جون هوان.
سرانجام او پس از ده سال که مشغول تولید فیلم بود و سختیهای زیادی را متحمل شد، در مراحل اولیه خود به عنوان کارگردان فیلم سالانه 1900 دلار حقوق دریافت میکرد. تأمین هزینه برای او دشوار بود و او به سختی توانسته بود برنج بخرد. بنابراین مجبور شد برنج را از فارغ التحصیلان دانشگاه خود قرض کند. او پس از تحمل سختیهای فراوان سرانجام توانست فیلمنامههایی بنویسد که به کارگردانی سایر فیلمسازان کرهای ساخته و اکران شد و کمی بعد خودش پا به عرصهی فیلمسازی گذاشت…
فیلم شناسی بونگ جون هو
- Barking Dogs Never Bite 2000
- گهایی که پارس نمیکنند، گاز نمیگیرند
- Memories of Murder 2003
- خاطرات قتل
- The Host 2006
- میزبان
- vol3) Tokyo 2008)
- توکیو (بخش 3)
- Mother 2009
- مادر
- Snowpiercer 2013
- برف شکن
- Okja 2017
- اوکجا
- Parasite 2019
- انگل

فیلم «سگهایی که پارس نمیکنند، گاز نمیگیرند» اولین فیلم بلند بونگ جون هو
بونگ جون هو اولین فیلم بلند خود را به تهیهکنندگی چا سونگ جائه و با بودجهی بسیار محدودی ساخت. او حتی مجبور شد در لوکیشن خانهای که پس از ازدواجش در آن زندگی میکرده، تصویربرداری فیلمش را آغاز کند. فیلم Barking Dogs Bite Never Bite 2000 که یک کمدی سیاه است. این فیلم داستان استاد دانشگاهی را روایت میکند که سگ همسایه را دزدیده است. این استاد دانشگاه که صدای واق واق سگها او را به شدت تحریک میکند، خودش دست به کار شده و آنها را میرباید. همزمان یک زوج جوان با چاپ اعلامیههایی برای سگهای مفقود شده به دنبال سرنخی برای علت این اتفاق میگردند و تحقیقات خود را آغاز میکنند.

نقد فیلم Barking Dogs Bite Never Bite 2000، توسط منتقدان کرهای و منتقدان بینالمللی نشان دهندهی حضور پدیدهای دیگر در سینمای کره بود. کسی که با نگاه خاص خود نسبت به مدیوم سینما، توانسته بود هم توجه منتقدان و هم عموم مردم را به خود معطوف کند و بدین ترتیب اولین برگ از کارنامهی هنری بونگ جون هو، سند محکمی برای ادامهی فعالیت او بود. برای خواندن نقد فیلم «سگهایی که پارس نمیکنند، گاز نمیگیرند» روی لینک زیر کلیک کنید.
شخصیت پردازیها و قصهگویی منحصر به فرد بونگ جون هو، در اولین فیلم بلند کارنامهی هنریاش خودنمایی میکند. از پارک هیون متولی آپارتمان گرفته تا سرایداری که با جسد سگ چیهواهوای گمشده خورشتی که از گوشت سگ تهیه میکند تا زوج یونسو و یون جیل که سگ گمشدهشان باعث پیشرفت رابطهی آنها شده است. تمامی کارکترها در این سناریو علاوه بر هویت مستقل خود، نشانی از یک قشر با طبقهی اجتماعی مشخص دارند.

فیلم «سگهایی که پارس نمیکنند، گاز نمیگیرند» به بخش مسابقه جشنواره بینالمللی فیلم سنسباستین اسپانیا دعوت شد و در جشنواره فیلم سالمادنس و جشنواره بینالمللی فیلم هنگ کنگ جوایز متعددی را کسب کرد. دو زبانه بودن این فیلم، از نظر مالی به فروش آن کمک کرد. با گذشت دو سال از اکران محلی خود فیلم Barking Dogs Bite Never Bite 2000 به کشورهای خارجی فروخته شد و به نقطه عطف مالی خود رسید. اگر چه این فیلم علیرغم تصور این کارگردان به خوبی دیده شد و به موفقیت تجاری بزرگی رسید، اما این تازه شروع کار بونگ جون هو بود.
فیلم «خاطرات قتل» پلهی پرتاب بونگ جون هو
دومین فیلم بلند بونگ جون هو با نام Memories of Murder در سال 2003 ساخته شد که نسبت به فیلم اولش پروژهای بزرگتر بود. این فیلم برداشتی از یک داستان واقعی است. داستانی که به اولین قتلهای زنجیرهای در کره میپردازد که مابین سالهای 1986 تا 1991 اتفاق افتاد. این فیلم هم مانند فیلم قبلی بونگ جون هو با استقبال خوبی از سوی مخاطبان روبرو شد و به عنوان پرفروشترین فیلم سال 2003 در کره شناخته شد.
خاطرات قتل در چندین جشنواره بینالمللی، از جمله جشنواره فیلم کن، جشنواره بینالمللی فیلم هاوایی، جشنواره بینالمللی فیلم لندن، جشنواره بینالمللی فیلم توکیو و جشنواره بینالمللی فیلم سنسباستین به اکران درآمد و جوایز متعددی را از جشنوارههای مختلف سینمایی دریافت کرد. نکتهی جالب توجه اینکه فیلم خاطرات یک قتل، در همان سال در بخش بینالملل جشنوارهی فیلم فجر نیز به اکران درآمد و سونگ کانگ هو، بازیگر نقش اصلی این فیلم، توانست سیمرغ بلورین بهترین بازیگر جشنوارهی فیلم فجر را از آن خود کند.

کوئنتین تارانتینو کارگردان سرشناس هالیوود، از این فیلم به عنوان یکی از آثار محبوب سینمایی خود یاد کرده است. بونگ جون هو که خود را شاگرد تارانتینو میداند، از اظهار نظر استادش به وجد آمد و به گفتهی خودش، بیشتر از تمامی نقدهای خوبی که منتقدان معتبر سینمای جهان برای این فیلم نوشته و از آن تعریف کرده بودند، خوشنود شد. برای خواندن نقد کامل فیلم خاطرات قتل روی لینک زیر کلیک کنید.
روند تولید فیلم خاطرات قتل، بسیار پیچیده و دشوار بود، اما نتیجهی آن تمام این سختیها را برای عوامل سازندهی فیلم تسهیل کرد. این فیلم رکوردار تعداد لوکیشنهای متعدد در سینمای کره تا زمان ساخت این فیلم یعنی سال 2003 است. با این وجود موفقیت چشمگیر این فیلم در جشنوارههای سینمایی و مهمتر از آن در اکرانهای داخلی و خارجی موفقیت تجاری بینظیری را رقم زد. تا جایی که تهیهکنندهی این فیلم، یعنی چا سونگ جائه و شرکت فیلم سازیاش با نام «سیدوس» که در آستانهی ورشکستگی بود را نجات داد.

دو کارآگاه محلی که از طرف پلیس مامور رسیدگی به این پروندهی قتلهای زنجیرهای شدهاند، بدون هوش کارآگاهی و تنها با شکنجهی مظنونین سعی دارند تا قاتل را شناسایی کنند. تا زمانی که یک کارآگاه حرفهای از سئول میآید و به آن دو در تحقیقات کمک میکند. از اینجا به بعد فیلم شکل دیگری به خود میگیرد. با ورود سئو کائی یونگ با بازی درخشان (کیم سانگ کیونگ) به پرونده، فیلم خاطرات قتل به یک فیلم روانشناسانه تبدیل شده و این کاراگاه کاربلد، با ادلهی محکم مظنونین بیگناه را تبرعه میکند.
در جایی از فیلم خاطرات قتل ، تحقیقات به مرحلهای میرسد که برای شناسایی مجرم لازم است تا افراد زیادی با پلیس همکاری کنند، اما چه کسی حاضر است با پلیسی که افراد بیگناه را مورد شکنجه قرار میدهد همکاری کند؟ اینجاست که بونگ جون هو وارد حوزهی نقد اجتماعی شده و به نوعی ساختار قدرت و دموکراسی که خواستگاه مردم است را مورد نقد قرار میدهد.
فیلم «میزبان» ورود بونگ جون هو به دنیای فیلمهای تخیلی
سومین فیلم بلند کارنامهی هنری بونگ جون هو با نام The Host 2006 ابعاد جدیدی از سینمای او را به تصویر کشید. بونگ جون هو در این فیلم با به تصویر کشیدن یک هیولا که از دل رودخانهی هان بیرون آمده بود، پا به عرصهی فیلمهای علمی و تخیلی گذاشت. فیلم میزبان نه تنها نقطهی عطف کارنامهی فیلمسازی بونگ جون هو تا به آن زمان بود، که مهمتر از آن، یک گام بلند برای پیشرفت صنعت فیلمسازی کره بود. فیلمی که با بودجهی 12 میلیون دلاری ساخته شد و کمپانی وتا دیجیتال نیوزلند که بخشی از فرآیند CGI سری فیلمهای ارباب حلقهها را به عهده داشت، دست اندرکار بخش دیجیتال این فیلم بود.

فیلم The Host 2006 با زحمت فراوان و با توجه به کمبود وقت، بدون رسیدن به کیفیت مطلوب در جشنوارهی فیلم کن به نمایش درآمد و با انتقادات فراوانی از سوی مخاطبان این جشنواره روبرو شد. البته که برای تولید کنندگان فیلم، فروش و اکران داخلی مهمتر از حضور پررنگ در جشنوارههای معتبر سینمایی بود و فیلم میزبان هم مثل آثار قبلی بونگ توانست با فروش بیش از 13 میلیون بلیت، رکوردار فروش فیلم سال در کشور کره شود. برای خواندن نقد کامل فیلم میزبان روی لینک زیر کلیک کیند.
بونگ جون هو هیولای فیلم میزبان را از یک مقالهی محلی در مورد ماهیای که تغییر شکل یافته و ستون فقرات او به شکل حرف S درآمده الهام گرفته و هیولای خیالی فیلمش را خلق کرده است. البته باید در نظر داشت که هیولای این فیلم با این وجود که زادهی تخیل است، با واقعیت نیز هم پوشانی دارد. بونگ نمیخواسته تا هیولایی کاملا خیالی را ترسیم کند، چرا که داستان او نشان از آن دارد که این هیولا تنها یک موجود آبزی جهش یافته است. در پلانی در همان ابتدای فیلم که دو ماهیگیر مشغول صید ماهی در دریاچهی هان هستند، یک ماهی کوچک شبیه به هیولای فیلم را صید میکنند. این پلان به ما گوشزد میکند که با یک داستان تمامی خیالی مواجه نیستیم و هیولایی که مردم شهر را تهدید میکند، یک موجود خیالی نیست.
داستان فیلم The Host 2006 به نظر میرسد که از یک اتفاق واقعی الهام میگیرد که طبق آن در سال 2000 یک افسر کرهای که برای ارتش آمریكا در سئول كار میكرد، گزارش داد كه به او دستور داده شده تا مقدار زیادی فرمالدئید را در زیر آب تخلیه كند. این ماجرا علاوه بر نگرانیهای زیست محیطی، باعث برخی واکنشهای خصمانه نسبت به ایالات متحده شد. در پایان فیلم مادهای که ارتش آمریکا از آن برای نابودی هیولا استفاده میکند با نگاهی طنز آمیز «عامل زرد» نام دارد که اشارهی مستقیمی به همین داستان دارد. بونگ جون هو در مورد این مساله میگوید:
به سادگی میتوان فیلم میزبان را ضد آمریکایی دانست، در حالی که در این فیلم استعارهها و تفاسیر عمیقی در مورد ایالت متحدهی آمریکا بیان شده است.

مجله فرانسوی Cahiers du cinemma ، این فیلم را در جایگاه سوم در فهرست بهترین فیلم های سال 2006 و چهارمین فیلم دهه 2000-2009 قرار داد. مجله فیلم ژاپنی کینما جونپو آن را به عنوان یکی از 10 فیلم برتر خارجی سال 2006 انتخاب کرد.با وجود اکران محدود این فیلم در آمریکا اکثر منقدان سینمایی هالیوود این فیلم را تحسین کردند و در سایت Rotten Tomatoes با 151 نقد امتیاز 93% را از آن خود کرد. این فیلم همچنین در جایگاه 81 لیست «100 فیلم برتر سینمای جهان» در امپایر قرار گرفت.
«توکیو» سهگانهای مشترک
فیلم توکیو در سال 2008 به نمایش درآمده است. این فیلم که با مشارکت سه گارگردان برجستهی سینما ساخته شده است، سه فیلم کوتاه است که ذهنیت مشترک هر سه فیلم، شهر توکیو پایتخت ژاپن است. بونگ به همراه میشل گاندری و کارگردان فرانسوی لئوس کاراکس بخشی از توکیو را کارگردانی کرد!

این فیلم سه گانهای شامل سه فیلم کوتاه است که توسط کارگردانان سرشناس سینما ساخته شده است. سومین فیلم این مجموعه به کارگردانی بونگ جون هو، داستان یک «هیکیکوموری» را روایت میکند. هیکیکوموری در فرهنگ ژاپن به افراد منزوی گفته میشود که در خلوت خود و به دور از اجتماع زندگی میکنند. سومین فیلم این مجموعه به کارگردانی بونگ جون هو بهترین فیلم این مجموعه است. فیلمی با خط روایی درست و خلق تصاویر بی نظیر که تماشای این اثر 30 دقیقهای که به عنوان یک فیلم نیمه بلند میتوان از آن یاد کرد، به اندازهی تماشای فیلمهای بلند این کارگردان لذت بخش است. هیکیکوموریِ داستانِ بونگ جون هو در فیلم کوتاهش در مجموعهی توکیو، میزبان دختری میشود که پیک موتوری فست فود است و برایش پیتزا میآورد. مابقی اتفاقات را خودتان در فیلم ببینید. بونگ جون هو در فیلم Tokyo 2008 به خوبی ابعاد تخیل و رویا پردازیاش را در بستر قصهای که تماما واقعی به نظر میرسد میگنجاند.
فیلم «مادر» خشونتی پشت نقاب حقیقت
فیلم Mother 2009 چهارمین فیلم بلند کارگردان سرشناس سینمای کره، «بونگ جون هو» است. در این فیلم داستان مادری روایت میشود که سعی دارد فرزند معلولش را از اتهام قتلی که به او وارد شده، تبرعه کند. فیلم Mother 2009 جلوهی دیگری از خشونت و عشق را به تصویر میکشد. خشونتی که پشت نقاب حقیقت پنهان شده. مادر به دنبال کشف حقیقتی است که روی آن را با رنگ عشق هاشور زده است. عشقی مادرانه که حقیقت را کتمان میکند. عشقی آنچنان قدرتمند که میتواند تلخی حقیقت را فراموش کند و فراموشی، رمز رقص شادمانه است.

سکانس اول این فیلم رقص مادر را در گندمزار طلایی به تصویر میکشد، که مست بوی عشق است و انگار از خود بیخود شده با موسیقی باد و آواز گندمزار میرقصد. چهارمین فیلم بلند بونگ جون هو نیز شباهت زیادی به لحاظ ساختار قصه پردازی با فیلمهای دیگرش دارد. شخصیتهایی که هر کدام نماد قشری از جامعهاند. مادر فقیری که تمام سرمایهاش را با عشق صرف بزرگ کردن فرزند معلولش میدهد. پلیسهایی که بدون استناد و تنها از سر انجام وظیفه باید شخصی را به عنوان مجرم شناسایی کنند و این بار قرعه به نام فرزند معلولی افتاده که حتی حافظهاش به خوبی کار نمیکند. دوست فرزند معلول که شخصیت بد داستان است، نمادی از قشر بر هم زنندهی نظم به وسیلهی اعمال زور و حقه بازیاند. کسی که در دقایق آغازین فیلم، آینهی ماشین مرد ثروتمندی را میشکند و به راحتی آن را به گردن پسر معلول و کم عقل مادر میاندازد و بدین ترتیب مضنون اصلی قتل از نگاه مادر است. برای خواندن نقد کامل فیلم مادر روی لینک زیر کلیک کنید.
بازیگر نقش اصلی فیلم مادر یعنی «کیم هیه جا» توانست جایزهی بهترین بازیگر زن در جشنوارهی فیلم کن و جشنوارهی منقدین فیلم لسآنجلس را بدست بیاورد. بازی بینظیر او لایههای شخصیت عمیق مادر در داستان بونگ جون هو، به یکی از بهترین نقشآفرینیهای کارنامهی هنری کیم هیه جا تبدیل کرده است.
فیلم Mother 2009 تحسین منتقدان زیادی را به همراه داشت و در لیست بهترین فیلمهای سال قرار گرفت. البته این فیلم نتوانست به لحاظ اقتصادی موفقیت فیلمهای قبلی بونگ جون هو را به همراه داشته باشد، اما با این حال بدون شک یکی از مهمترین فیلمهای سال 2009 بود.
فیلم «برف شکن» یک فیلم آخرالزمانی
فیلم snowpiercer 2013 اولین فیلم انگلیس زبان بونگ جون هو بود. پنجمین فیلم بلند این فیلمساز کرهای در حالی ساخته شد که بازار فیلمهای آخرالزمانی داغ بود. سینمای هالیوود توجه ویژهای به این قبیل فیلمها داشت که مخاطبان زیادی را داست. بونگ جون هو در این فیلم بزرگترین دغدغهاش یعنی اختلاف طبقاتی را اینبار در واگنهای یک قطار همیشه در حال حرکت تعبیه کرده بود که به نوعی میتوان سناریوی این فیلم را با الگوی فیلمهای آخرالزمانی تطبیق داد.

در فیلم snowpiercer 2013 تمدن فعلی ما به قطاری که دائما در حال حرکت است تشبیه شه است و به تمامی سرنشینان قطار این باور داده شده است که خارج از این قطار حیات امکانپذیر نیست. تمام سرنشینان قطار باید چرخه را حفظ کنند تا بتوانند به حیات خود ادامه دهند. ساکنان واگنهای آخر قطار در فقر و فرودستی تمام زندگی میکنند و گاهی حتی غذای مناسبی به آنها نمیرسد. اعتراضات و پیشرویهای آنها به واگنهای جلویی همیشه با سرکوب مواجه شده تا زمانی که قهرمان فیلم، تصمیم میگیرد یک بار برای همیشه بتواند خودش را به اولین واگن قطار برساند و قطار را متوقف کند.
فیلم snowpiercer 2013 در جشنواره فیلم برلین، جشنواره فیلم آمریکایی دوویل ، جشنواره فیلم سایدبار، جشن منتقدان فیلم لسآنجلس و جشنواره بین المللی فیلم ادینبورگ حضور پیدا کرد. فیلم برف شکن هم توانست فروش خوبی را در اکران داخلی و اکران بینالمللی رقم بزند و تا به امروز عنوان دهمین فیلم پرفروش تاریخ کره را از آن خود کرده است. برای خواندن نقد کامل فیلم «برف شکن» روی لینک زیر کلیک کنید.
فیلم برف شکن توانست مثل سایر فیلمهای بونگ جون هو از نظر فروش، رکوردهای جدیدی را ثبت کند. این فیلم در پنج روز اول اکران خود در کره و همزمان در سایر کشورها، چهار میلیون بازدید کننده داشته باشد. همچنین فیلم برف شکن با 2.5 میلیون بیننده در طول یک هفته، رکوردار فروش بیشترین تعداد تیکت در طول یک هفته در سینمای کره را از آن خود کرده است. این فیلم نیز مثل سایر فیلمهای بونگ جون هو با تحسین مخاطبان روبرو شد و در بین ده فیلم برتر سال 2013 جای گرفت.
«اوکجا» یک فیلم علمی-تخیلی با اندیشههای فلسفی
فیلم 2017 okja در سال 2015 ساخته شده. در تاریخ 30 آوریل 2015 ، جان رونسون ، فیلمنامه نویس در حساب توییتر خود اعلام کرد که در حال نوشتن پیش نویس دوم فیلمنامه بونگ برای این فیلم است. فیلمبرداری این پروژه در آوریل 2016 آغاز شد. فیلم اوکجا، سرانجام در جشنوارهی فیلم کن سال 2017 حضور پیدا کرد. این فیلم به خاطر اینکه به تهیهکنندگی نتفلیکس ساخته شده بود، جنجال زیادی را به راه انداخت. در یک نمایش مطبوعاتی در جشنواره فیلم کن، آرم Netflix دو بار روی پرده ظاهر شد و در انتهای نمایش با تشویق فراوان حضار نمایش فیلم به پایان رسید.
اوکجا داستان یک حیوان خیالی است که توسط یکی از بزرگترین شرکتهای سرمایهگذاری تامین خوراک حیوانی به چند دامپرور نمونه در سرتاسر جهان داده میشود و جایزهی ویژهای برای دام پروری که بتواند بیشتر این حیوان را پروار کند تعیین میشود. یکی از این حیوانات به کشور کره فرستاده شده و در یکی از جنگلهای انبوه کره ، در جایی به دور از تمدن شهری و صنعتی ، دام پرور پیر به همراهی دختر کوچکش، این حیوان را بزرگ میکند میکند . ماجراجویی این فیلم از جایی آغاز میشود که حیوان بیچاره که «اوکجا» نام دارد، بیش از مابقی دامها رشد کرده و حالا که مسابقه بعد از ده سال به پایان رسیده، باید او را به آمریکا ببرند تا در برنامهی افتتاحیهی رونمایی از گوشت این حیوان به عنوان یک خوراک غذایی، قربانی شود. دختر کوچک دامپرور پیر که تحمل پذیرش این تقدیر را ندارد، به جنگ با سرنوشت میرود و یکتنه راه طولانی از جنگل دورافتادهای در کره را تا آمریکا طی میکند تا حیوان خانگی خود را نجات دهد. برای خواندن نقد کامل فیلم اوکجا روی لینک زیر کلیک کنید.
در فیلم 2017 okja بونگ جون هو یکی از بزرگترین چالشهای اقتصاد جهانی دام و خوراک گوشتی با آسیبهای زیست محیطی که در پی دارد را به تصویر میکشد. علاوه بر آن تاکید مجدد بونگ جون هو به باورها و سنتهای ارزشمند شرقی که در زیر پردهی پر زرق برق ارزشهای پوشالی جهان غرب، پنهان شده را به تصویر میکشد. عواطف انسانی و ارتباط انسان با سایر گونههای حیوانی به تعبیری آشتی انسان با طبیعت قلمداد میشود و آنچه که بیش از هر بحث دیگری در اوکجا مهم است، نهادهای سرمایه داری تحت سیطرهی قدرت جهانی است که تحقق این امر را برای انسان دشوار کرده است. سیاستگذاریهای غلط نهادهای سرمایه داری و سرمایههای هنگفت تبلیغاتی و در مجموع نقد نظام کاپیتالیستی مهمترین مضامین فیلم اوکجا را در برمیگیرد.

اوکجا مثل سایر فیلمهای بونگ جون هو اکران سینمایی نداشت. این فیلم پس از اکران در جشنوارهها در تاریخ 28 ژوئن 2017 در نتفلیکس منتشر شد و نظرات مثبتی دریافت کرد. فیلم اوکجا شاید به اعتبار بخشیدن فعالیت حرفهای نتفلیکس در زمینهی تولید فیلمهای سینمایی کمک شایانی کرد. به عقیدهی عموم منتقدان فیلمی که میتوانست با اکرانش در سینماها فروش خوبی را از آن خود کند از طریق یک پلتفرم اینترنتی پخش شده بود و البته اکران آنلاین فیلم اوکجا در نتفلیکس، به یکی از پر بازدیدترین فیلمهای این سایت تبدیل شد.
فیلم «انگل» نگین درخشان کارنامهی هنری بونگ جون هو
دریافت جایزهی بهترین فیلم در جشنوارهی سینمایی اسکار، برای فیلم «انگل» به کارگردانی بونگ جون هو ، سر و صدای زیادی به پا کرد. او اولین کارگردان غیر آمریکایی نیست که این جایزه را از آن خود کرده است، اما فیلم او یعنی «انگل» اولین فیلمی است که به زبان غیر انگلیسی ساخته شده و توانسته جایزهی بهترین فیلم اسکار را از آن خود کند. این اتفاق تاریخی حتی واکنش دونالد ترامپ ریاست جمهوری آمریکا را به دنبال داشت و این تصمیم از سوی داوران و تیم برگزار گنندهی اسکار را محکوم کرد.

درخشش فیلم parasite 2019 در سینماهای سراسر جهان، اتفاق نادری در سالهای اخیر است. بونگ جون هو پس از تجربیات فراوانش در زمینهی فیلمسازی بالاخره توانست آرمان خودش را محقق کند و فیلمی بسازد که همهی مخاطبان سینما با تنوع گستردهای که این مدیا دارد از تماشای فیلمش لذت ببرند. کار بسیار سختی است که بتوان فیلمی ساخت که منتقدان صفت و سخت سینما (که این مدیوم را واسطهای برای انتقال اندیشه میدادند) و یک خانوادهی ساده که کمترین ارتباطی با هنر و زیبایی شناسیاش دارند، هر دو از تماشای آن ذوق زده شوند. اما بونگ جون هو توانست به این رویا تحقق بخشد.
فیلم «انگل» داستان خانوادهی فقیری را روایت میکند که طی چند مرحله، تمامی اعضای خانواده به خدمت یک خانوادهی ثروتمند در میآیند. در ابتدا پسر خانوادهی فقیر برای تدریس زبان انگلیسی سر از کاخ مجلل در میآورد. بعد از آن نوبت دختر خانواده است که خودش را به عنوان یک معلم هنر وارد خانوادهی ثروتمند کند. بعد از آن مادر خانواده خدمتکار خانه شده و پدر خانواده، رانندهی ماشین شخصی این خانوادهای ثروتمند میشود. در واقع خانوادهی فقیر با یک برنامهی دقیق و هوشمندانه موفق میشوند در کاخ اعیانی خانوادهای ثروتمند سکونت کنند.
بونگ جون هو در فیلم parasite 2019 تصاویر بینظیری را خلق میکند. فریم به فریم این فیلم فکر شده و دقیق است. به عنوان مثلا در همان ابتدای فیلم با سم پاشی خیابانی که خانهی خانوادهی فقیر در آن قرار دارد و باز بودن پنجره که منجر به وارد شدن حشرهکش به خانه میشود، با هوشمندی بر روی انتخاب اسم فیلمش تحت عنوان «انگل» صحه میگذارد. یا در پلانی که بعد از باران شدیدی که منجر به سیل شده، خانوادهی فقیر با عجله از کاخ سلطنتی به سمت خانهی خود راهی شده و در بین راه از پلکان عظیم پایین میآیند که با سادهترین شکل اختلاف طبقاتی حاکم بین دو خانواده را به تصویر میکشد. فیلم سراسر پر از اتفاقاتی است که هر کدام اندیشه و جهان بینی کارگردان را بیان میکند. برای خواندن نقد کامل فیلم انگل روی لینک زیر کلیک کنید.
فیلم parasite 2019 در جشنواره کن 2019 به نمایش درآمد و موفق به کسب جایزه Palme d’Or یا بهترین فیلم شد و بدین ترتیب به عنوان اولین فیلم کرهای که توانست این جایزه را بدست آورد معرفی شد. علاوه بر آن بعد از سال 2013، پارازایت تنها فیلمی است با اتفاق نظر تمامی داوران موفق به کسب این جایزه شد. بعد از جشنوارهی کن نوبت به درخشش این فیلم در جشنوارهی شهر سیدنی بود. فیلم انگل توانست جایزهی ویژهی 60000 دلاری جشنوارهی فیلم سیدنی را از آن خود کند.
بدست آوردن جایزهی بهترین فیلم در آکادمی اسکار حواشی و جنجالهای زیادی را به راه انداخت. جاستین چانگ از لس آنجلس تایمز نوشت: “آکادمی بهترین تصویر را به بهترین تصویر واقعی داد” در حالی که دونالد ترامپ به اهدای این جایزه به فیلم غیر انگلیسی زبان اعتراض کرد. اظهارات رئیس جمهور آمریکا به طور گسترده ای به عنوان حرفی “xenophobic” و “نژادپرستانه” تلقی شد و از سوی اکثر مردم آمریکا محكوم شد.
کلام آخر

بارزترین علامت تجاری فیلم های بونگ تغییر ناگهانی لحن آنها (گاهی اوقات در صحنه ها) بین درام ، تاریکی و طنز سیاه یا طنز است.در جشنواره بین المللی فیلم تورنتو 2017 ، بونگ ادعا کرد:
“من هرگز از تغییر لحن یا کمدی که استفاده می کنم ، واقعاً آگاه نیستم ، هیچ وقت فکر نمی کنم ، اوه ، لحن در این مرحله تغییر می کند یا خنده دار است. این نکته من هرگز در طول فیلمبرداری یا فیلمنامه نویسی از آن آگاه نیستم. “
بونگ جون هو کارگردانی است که جهان را با همهی تلخی و شیرینیاش یکدست میبیند. برای او اشک و خنده عناصر جدا نشدنی از یکدیگرند، آنقدر که گاهی خودش هم نمیتواند این دو حس را از یکدیگر تفکیک کند. لو کارگردان دغدفهمندی است که با نگاهی انتقادی چالشهای جهانی و سیاستهای بینالمللی را با نگاهی شخصی مورد بررسی قرار میدهد. بونگ جون هو قصه گوی خوبی است. فیلمهایش همواره با داستانهای پیچیدهای همگام میشود که قهرمانهای آن به شدت برای مخاطبانش محبوب و دوست داشتنی است. تماشای فیلمهای او شما را غافلکیر میکند و در عین حال، هر مخاطبی با هر عقیده و هر شخصیتی میتوان با کارکترهای خلق شده توسط او همزاد پنداری کند. توصیه میکنم اگر فیلمی از آثار بونگ جون هو را از قلم انداخته و تا به حال ندیدهاید، به تماشای آن بنشینید و مطمئن باشید از دیدن آن لذت خواهید برد.
فیلمشناسیهای بیشتر…

فیلمشناسی آلخاندرو خودوروفسکی



لیست تمامی فیلمهای ساخته شده توسط بونگ جون هو + معرفی مختصری از هر فیلم :
- Barking Dogs Never Bite 2000
فیلم سینمایی “سگ هایی که پارس میکنند گاز نمیگیرند” اولین فیلم بلند بونگ جون هو است که در سال 200 ساخته شده است. این فیلم یک کمدی سیاه است و داستان استاد دانشگاهی را روایت میکند که سگ همسایه را دزدیده است.
- Memories of Murder 2003
دومین فیلم بلند بونگ جون هو با نام ” خاطرات قبل ” در سال 2003 ساخته شد که نسبت به فیلم اولش پروژهای بزرگتر بود. این فیلم برداشتی از یک داستان واقعی است که به اولین قتلهای زنجیرهای در کره میپردازد.
- The Host 2006
بونگ جون هو در فیلم “میزبان” با به تصویر کشیدن یک هیولا که از دل رودخانهی هان بیرون آمده بود، پا به عرصهی فیلمهای علمی و تخیلی گذاشت.
- Mother 2009
فیلم “مادر” چهارمین فیلم بلند بونگ جون هو است. در این فیلم داستان مادری روایت میشود که سعی دارد فرزند معلولش را از اتهام قتلی که به او وارد شده، تبرئه کند.
- Snowpiercer 2013
فیلم “برف شکن”” در سال 2013 ساخه شده و اولین فیلم انگلیس زبان بونگ جون هو است. در این فیلم به شکلی انتزاعی تمدن بشری به قطاری در حال حرکت تشبیه شده است.
- Okja 2017
فیلم “اوکجا” در سال 2017 ساخته شده و داستان یک حیوان خیالی را روایت میکند که توسط یکی از بزرگترین شرکتهای سرمایهگذاری تامین خوراک حیوانی، به چند دامپرور نمونه در سرتاسر جهان داده میشود و جایزهی ویژهای برای دام پروری که بتواند بیشتر این حیوان را پروار کند تعیین میشود.
- Parasite 2019
فیلم “انگل” آخرین فیلم بونگ جن هو است که در سال 2019 ساخته شده و توانست جوایز سینمایی کن و آکادمی اسکار را از آن خود کند. این فیلم داستان خانوادهای فقیر را در تقابل با خانوادهای ثروتنمد روایت میکند.
نظرات کاربران