در توضیح اینکه عناصر هنر چیست میتوان آنها را به عناصر موجود در طبیعت تشبیه کرد. همچون عناصر طبیعی که با قرار گرفتن در کنار یکدیگر، یک مولکول را میسازند. برخی از مولکولها ساختاری ساده و برخی پیچیده دارند. همچنین با تغییر وضعیت قرار گیری هرکدام از عناصر خواص ماده حاصله نیز تغییر خواهد کرد. یک فعالیت مشابه وقتی اتفاق می افتد که عناصر هنر با هم ترکیب شوند. به جای عناصری مانند هیدروژن و اکسیژن، در ساختمان یک اثر هنری این عناصر را دارید:
خط (Line)، فرم (Form)، فضا (Space)، شکل (Shape)، بافت (Texture)، ارزش (Value)، رنگ (Color)
لازم به ذکر است، عناصر هنر به طور گسترده در هنرهای تجسمی مورد استفاده قرار میگیرد. در ادامه به توضیح عناصر اصلی هنر و کاربرد آنها خواهیم پرداخت.
چرا عناصر هنر مهم هستند؟
عناصر هنر به چند دلیل مهم هستند. اول و از همه مهمتر، شخص نمیتواند بدون استفاده از حداقل چند مورد از آنها، هنر ایجاد کند. بدون عناصر هنر، خلق اثر هنری غیر ممکن است.
همچنین دانستن نکاتی درباره عناصر هنر به شرح زیر الزامی است:
- عناصر هنر، تشریح میکنند که هنرمند دقیقا چه کاری انجام داده است.
- عناصر هنر تحلیل میکنند که دقیقا چه اتفاقی در یک اثر هنری خاص افتاده است.
- یک زبان مشترک برای ارتباط برقرار کردن و انتقال افکار و یافتههای هنرمندان است.
عناصر هنر چیست؟ 7 عنصر اصلی هنر
هنرمندان این هفت عنصر را استفاده می کنند. این عناصر با اصول طراحی ترکیب می شوند و یک اثر هنری را میسازند. هر اثر هنری شامل همه این عناصر نیست، اما حداقل دو مورد همیشه حضور دارند.
به عنوان مثال، یک مجسمهساز، به طور پیشفرض، باید هم شکل و هم فضا داشته باشد. زیرا اینها عناصر سه بعدی هستند. همچنین میتوان با استفاده از چشمانداز (Perspective) و سایهزنی (Shading) در آثار دو بعدی این دو عنصر را پیاده سازی نمود.
بافت یکی دیگر از عناصر، مانند فرم یا فضا است که می تواند واقعی باشد. برای درک بافت در هنر، انگشتان خود را روی فرش بکشید، یا یک گلدان بدون لعاب را لمس کنید. رنگ اغلب نکته کلیدی برای افرادی است که یادگیرنده و دارای تفکر بصری هستند.
عنصر “خط” در هنر چیست؟
خط بین دو نقطه قرار دارد و می تواند مستقیم یا منحنی باشد. در هنر تجسمی، خطوط فقط با علائم و طرح ها ساخته نمیشوند. خطوط میتوانند ضمنی یا انتزاعی باشند. چه دو بعدی و چه سه بعدی، هیچ انکاری وجود ندارد که خطوط تأثیر بسزایی در سایر عناصر هنر دارند. از آنها میتوان برای ایجاد انواع اشکال ستفاده کرد و همچنین حس عمق و ساختار را ایجاد کرد. خطوط، پایه و اساس ترسیم و ابزاری قدرتمند هستند. استفاده از انواع مختلف خط – ادامه دار، شکسته، عمودی، فشرده، افقی – روانشناسی یک اثر هنری را به شدت تغییر میدهد و بیننده را بسیار تحت تأثیر قرار میدهد.
“رنگ” از عناصر تاثیرگزار در هنر
هنرمندان با استفاده از رنگ، میتوانند طیف گستردهای از احساسات را خلق نمایند. هیچ چیزی نیست که تأثیر عاطفی یک اثر هنری را بیش از رنگ تغییر دهد. استادانی مانند ون گوگ، مونه و تولوز-لاوترک همه به طرز ماهرانهای در هنر خود استفاده می کنند تا احساسات مختلفی را تحریک کنند. رنگ را میتوان به صورت نمادین یا برای ایجاد یک الگوی استفاده کرد. درک عمیق از تئوری رنگ به هر هنرمند کمک می کند تا از رنگهایی که در اختیار دارد استفاده بهتری داشته باشد.
جایگاه “شکل” در بین عناصر هنر چیست؟
نتیجه خطوط بسته، اشکال دو بعدی مسطح و فقط دارای طول و عرض هستند. شکلهای هندسی مانند دایرهها و مربعها مفاهیم ریاضی و دقیق هستند. در حالی که اشکال موجود در طبیعت نشانههایی از طبیعت میگیرند و تمایل به خمیده بودن و حالت انتزاعی دارند.
عنصر “فرم” و تعبیر آن در هنر
وقتی یک شکل عمق پیدا می کند و سه بعدی می شود، فرم ایجاد میشود. استوانه، اهرام و کره برخی از فرمهای متداول هستند.در مجسمهسازی، فرم از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. هر چند به راحتی می توان با استفاده از تکنیکهای هنری سه بعدی در نقاشی نیز فرم را ایجاد نمود. برنینی (Bernini)، مجسمهساز باروکی، یک استاد فرم بود و مجسمههای خود را به شکلی حک میکرد که از هر منظر لذتبخش بودند. همچنین فرم از نظر معماری مورد توجه بسیاری معماران است. فرانک لوید رایت (Frank Lloyd-Wright)، زاها حدید (Zaha Hadid) و تادائو آندو (Tadao Ando) در طراحیهای خود به این عنصر توجه ویژهای میکنند.
“ارزش” در بین عناصر هنر نماینگر چه مفهومی است؟
ارزش مربوط به تاریکی و روشنی در اثر هنری است. مفهوم “کنتراست” (Contrast)، ارتباط نزدیکی به ارزش دارد. کنتراست به اختلاف بین تاریکترین و روشنترین نقطه در یک اثر هنری تعبیر میشود. بازی با ارزش نه تنها میتواند اشکال خاصی را تغییر دهد، بلکه بر خلق و خوی آثار هنری نیز تأثیر میگزارد. ارزش آنقدر مهم است که ایتالیاییها اصطلاح “کیاروسورو” (Chiaroscuro) را ایجاد کردند که به طور خاص به استفاده از نور و تاریکی در یک اثر هنری اشاره دارد. کاراواگیجیو (Caravaggio) نقاش باروکی استاد استفاده از کیاروسورو در نقاشیهای روغنی خود بود. عکاس آنسل آدامز (Ansel Adams) نمونه دیگری از یک هنرمند است که با استفاده از تضاد برای ایجاد علاقه به عکاسی منظره خود، از این مزیت استفاده کرده است.
مقاله پیشنهادی برای شما: ریشههای اکسپرسیونیسم جنبش مهیج مبتنی بر تجربه عاطفی
عنصر “فضا” در اثر هنری
این عنصر هنری را می توان با توجه به چگونگی قرار دادن خطوط، شکلها، فرمها و رنگ بیان کرد. شیوه قرار گرفتن این عناصر باعث ایجاد فضا میشود. فضا میتواند مثبت یا منفی باشد. فضای مثبت ناحیهای است که توسط یک شیء یا شکل اشغال می شود. در حالی که فضای منفی منطقهای است که بین ، از طریق ، اطراف یا درون اشیاء جریان دارد. هنرمندان غالباً به طور هدفمند شکلها و خطوطی را در سراسر فضا قرار میدهند تا به ترکیب مطلوب برسند. حس عمق در آثار دو بعدی اغلب با چشم انداز (Perspective) حاصل می شود، که خود می تواند به خطوط یا رنگ ها تکیه کند.
جایگاه “بافت” در بین عناصر هنر
بافت عنصری از هنر است که در حس لامسه ما نیز نقش دارد. بعضی اوقات، ما در مورد یک بافت واقعی صحبت می کنیم که می تواند احساس شود، مانند مورد هنرمند ایسلندی Hrafnhildur Arnardóttir، که هنر را با استفاده از موهای مصنوعی ایجاد میکند. در سایر مواقع ، بافت یک بافت بصری ضمنی است که دو بعدی است. صاف، زبر، سخت، نرم، خزدار، کرکی و پرزدار فقط برخی بافتهای مختلف هستند که واکنشهای مختلفی را برمیانگیزند.
مقاله پیشنهادی برای شما: فلسفه هنر چیست؟ 4 منظراصلی در توضیح فلسفه هنر
سخن پایانی
عناصر هنر هم سرگرم کننده و هم مفید هستند. خط، شکل، فرم، فضا، بافت، ارزش و رنگ را به خاطر بسپارید. دانستن این عناصر به شما امکان می دهد اثر هنر را تجزیه و تحلیل کنید. همچنین با شناخت عناصر هنر میتوانید به گفتگو و نوشتن درباره آثار هنری بپردازید. از همه بالاتر شناخت عناصر هنر به خلق آثار هنری بامعنی کمک مینماید.
نظرات کاربران