استاد ابوالحسن صبا، نوازنده و آهنگساز برجسته ایرانی در 1281 خورشیدی دیده به جهان گشود. تاثیر وی بر فضای کنونی موسیقی سنتی ایرانی انکار نشدنی و قابل تامل است. بسیاری از موسیقیدانان برجسته دهههای معاصر، تحت تاثیر آثار، تفکرات و ابداعات صبا بوده اند.
در این مطلب با نگاهی جامع به بررسی زندگانی، سبک هنری و آثار استاد ابوالحسن صبا و جاگاه او در تاریخ موسیقی ایرانی خواهیم پرداخت. این بررسی بر اساس اطلاعات موجود در مورد این استاد برجسته در اسناد و کتب و همچنین برگرفته از مستند تلویزیون ملی ایران درباره استاد صبا تدوین شده است.
فهرست مطالبی که در این مقاله میخوانید:
- زندگی شخصی ابوالحسن صبا
- ورود به موسیقی و اساتید ایشان
- تعلیم موسیقی و شاگردان
- شیوه و سبک نوازندگی انواع سازها
- بررسی آثار استاد ابوالحسن صبا
- پژوهش در آهنگسازی و ملودی ایرانی
- موزه خانه ابوالحسن صبا
زندگی شخصی ابوالحسن صبا
تولد و خانواده ابوالحسن صبا
کمالالسلطنه پدر ابوالحسن صبا ادیب و مردی اهل فرهنگ و علاقهمند به موسیقی ایرانی بود. به نقل از مادر صبا، زمانی که وی کودک بود، با بستن تارهایی به انگشتان خود صدای سازهای مختلف را تقلید مینمود. ذوق و نبوغ سرشار موسیقی او از کودکی پدیدار و روشن بود. اولین سازی که صبا با آن آشنا شد سهتار بود. صبا هنوز کودکی خردسال بود که پدرش کمالالسلطنه او را برای مشق سهتار به منزل مرحوم آقا میرزاعبدالله برد. میرزاعبدالله از بزرگترین اساتید سهتار قرن اخیر و از شریفترین مردان عصر خویش به شمار میرود. صبا در د.وران کودکی که معمولا جان آدمی مستعد درک همه گونه الهام است در محضر چنان استاد بزرگواری سهتار نواخت.
تحصیل در مدرسه آمریکایی
ابوالحسن صبا تحصیلات خود را در مدرسه آمریکایی تهران آغاز نمود. مدرسه آمریکایی تحت نظر سفارت آمریکا در تهران به زبان انگلیسی و با استانداردهای بالایی فعالیت میکرد. نکته جالب توجه اینکه بسیاری از دانش آموزان این مدرسه روابط اجتماعی زیاد نداشتند. (به نقل از بیبیسی) با این حال ابوالحسن صبا از جمله موفق ترین و بیشک مشهورترین فارغالتحصیل این مدرسه بوده است.
تعلیم موسیقی و ازدواج
در سال 1301 تحصیلات خود در مدرسه آمریکاییها را به پایان برد و تصمیم گرفت به تعلیم موسیقی بپردازد. معلم مدرسه موسیقی ملی شد. در سال 1311 با منتخب اسفندیاری، یکی از شاگردان خود، ازدواج نمود و تا پایان عمر با وی زندگی کرد.
صبا سراسر عمر خویش را صرف آموختن، نواختن، تعلیم و تصنیف موسیقی نمود. در 29 آذر 1336 ابوالحسن صبا در سن 55 سالگی دیده از جهان فروبست. زندگی وی بدون حادثه گذشت. اما میراثی از خود به جای گذاشت که همتا ندارد.
در 14 سالگی مثل موش روی قالب صابون روبهروی درویش خان نشسته بود و درس سه تار میگرفت و راک هندی مینواخت.
خاطرات استاد موسی معروفی
استنباط میشود که استاد در 14 سالگی مشغول به فراگیری ردیف موسیقی در محضر درویش خان بوده است.
ورود به موسیقی و اساتید ابوالحسن صبا
ابوالحسن صبا از 12 سالگی فراگیری موسیقی را آغاز نمود. طبق آنچه اشاره شد نبوغ موسیقی در او به قدری سرشار بود که به سرعت پیشرفت چشمگیری در یادگیری از خود نشان داد. لذا وی در مدت کوتاهی فراگیری چندین ساز را در محضر بهترین اساتید زمان خود شروع کرد. او چنان عاشق موسيقي بود كه روزها سازش را به مدرسه میبرد و هم شاگردیهايش را دور خود جمع می كرد و برای آنها مینواخت.
اساتید ابوالحسن صبا
وی طی مدت 18 سال تا پایان تحصیلات خود در مدرسه موسیقی موفق به یادگیری چندین ساز شد. در ابتدا کمانچه و سپس ویولن، تار و سه تار را نزد اساتید خود فراگرفت. اساتید وی در این ساز ها به شرح زیر بوده است:
کمانچه را نزد حسینخان اسماعیلزاده از اساتید برجسته دوره ناصری آموخت.
مشق ویولن را نزد حسین هنگ آفرین انجام داد.
ضرب را نزد حاجیخان معروف فراگرفت.
تار و سه تار را درویشخان به وی آموخت.
حسین هنگآفرین و درویشخان، از شاگردان مدرسه موسیولومر بودند. لومر موسیقیدان فرانسوی در سال 1247 جهت تعلیم موسیقی وارد ایران شد. مفهوم “هارمونی” اولین بار توسط موسیولومر در موسیقی ایران معرفی شد.
از دیگر اساتید ابوالحسن صبا میتوان به علی اکبرشاهی، نایب اسدالله، و اکبرخان فلوتی اشاره نمود. ابوالحسن صبا نزد این استادان علاوه بر مقدمات و مقامهای موسیقی ایرانی نواختن سازهای مختلف را نیز فراگرفت. سرانجام پای به مکتب استاد علینقی وزیری گذاشت و توانست با موسیقی علمی و زبان نت آشنا شود.
در مکتب استاد علینقی وزیری بود که صبا توانست پایههای علمی و عملی نواختن ویولن را بیاموزد. تا پیش از ورود نت به ایران توسط استاد وزیری، این ساز به سبک کمانچه نواخته میشد.
سبک هنری، تعلیم و شاگردان
ابوالحسن صبا زندگی خود را صرف تعلیم وموسیقی نمود. از وی میراث جاودانی بر جای مانده است. قطعات خلاقانه و نوین و هم چنین ردیفهای آموزشی تنها بخشی از آن چیزی است که از استاد صبا به جای مانده است.
اهمیت ابوالحسن صبا در این است که فهمید چه کند و ویولن را چطور بنوازد که به مکتب این ساز نزدیکتر باشد. ابوالحسن صبا در این کار توفیق یافت. اولین آهنگی که در سال 1306 از او به یادگار ماند قطعه ایست در مایه دشتی که در صفحه ”ای وطن“ نواخته و آن را در کتاب خود در دو قسمت به نام «زردملیجه» به چاپ رسانده است.
روحالله خالقی، سرگذشت موسیقی ایران جلد 2
شاگردان ابوالحسن صبا
استاد صبا شاگردان زیادی را تعلیم داد که هریک چراغ روشنی در راه بسط و توسعه موسیقی سنتی ایرانی شدند. بسیاری از این نامها چنان در آینده موسیقی ایران تاثیرگزار بودند که هرکدام نیاز به بررسی و تحلیل جداگانه ای دارند. اما به اختصار برجسته ترین شاگردان استاد صبا در ادامه معرفی میگردند.
حسن کسایی: استاد سرشناس نی و صاحب سبک ایران.
غلامحسین بنان: خواننده سرشناس موسیقی ایرانی.
حسین تهرانی: از اساتید برجسته تنبک و صاحب سبک.
فرامرز پایور: از اساتید برجسته سنتور ایران.
علی تجویدی: آهنگ ساز و موسیقیدان سرشناس ایرانی.
همایون خرم: از اساتید سابق دانشکده موسیقی ملی.
داریوش صفوت: از جمله بنیانگذاران مرکز حفظ و اشاعه موسیقی در سال ۱۳۴۷.
اسدالله ملک: آهنگساز و نوازنده ویولن.
همچنین از دیگر شاگردان وی می توان به رحمتالله بدیعی، ساسان سپنتا، ابراهیم قنبری مهر، اسماعیل چشم آذر، مهدی خالدی، مهدی مفتاح، حبیبالله بدیعی، محمد طغانیان دهکردی، بابک رادمنش، حسین خواجه امیری، پرویز یاحقی، فرهاد فخرالدینی، محمد حیدری، قدرتالله انتظامی اشاره نمود.
شیوه و سبک نوازندگی انواع سازها
استاد صبا تمام زندگانی خویش را صرف موسیقی کرد. در نوازندگی ویولن و همچنین اغلب سازهای ایرانی به درجه استادی رسیده بود و آنها را تدریس مینمود. تار، سهتار، سنتور، کمانچه، ویولن، تنبک، پیانو، نی، و بسیاری سازهای دیگر را مهارت بسیار مینواخت. سبک نوازندگی استاد ابوالحسن صبا دارای دقت و شفافیت بالایی در همه سازها بود.
در ادامه توضیحات شاگردان و نزدیکان استاد ابوالحسن صبا را به نقل از مستند استاد ابوالحسن صبا برای شما خواننده ارجمند خواهیم آورد.
سنتور
استاد صبا در کلیه آلات موسیقی ایرانی تبحر داشت. ابوالحسن صبا علاقه خاصی به سنتور داشت و مدتها بر روی این ساز کار نمود. در دوره صبا اغلب شاگردانی که به یادگیری سنتور علاقه داشتند، در محضر او به یادگیری پرداختند. روش تدریس ابوالحسن صبا در سنتور متفاوت از دیگران بود و به نوعی این ساز ایرانی را احیا نمود.
تنبک
حسین تهرانی از نوازندگان سرشناس تنبک هم عصر ابوالحسن صبا این طور میگوید: “بنده پیش از آشنایی با مرحوم صبا خودم را ضرب شناس میدانستم. اما پس از ملاقات با ایشان دریافتم که ضربی که در آن ادعا داشتم را نمیشناسم. و تازه فهمیدم ضرب چیست. مرحوم صبا مفاهیمی نظیر انگشتگذاری در ضرب (تغییر قدرت انگشت های مختلف در نوازندگی ضرب)، مفهوم تریوله نوازی به سبک جدید با دو انگشت و ریتم پردازی با آن و یا تکنیک کروماتیک همه از مرحوم ابوالحسن صبا به جای مانده است. تهرانی میگوید هرآنکه امروز به نام مکتب بنده ضرب میگیرد در واقع مکتب ابوالحسن صبا را دنبال مینماید.”
ویولن
نوانسهای موسیقی ایرانی و غربی متفاوت از یک دیگر است. در مطالعاتی که پس از مرگ ابوالحسن صبا بر روی صفحات قدیمی نی و فلوت انجام شد، مشخص شد که ابوالحسن صبا با بررسی دقیق تمامی این صفحهها و مطالعه نوازندگی نی ایرانی، نوانسهای نی ایرانی را در نوازندگی ویولن ایرانی پیاده سازی نموده است.
از دیگر فعالیتهای ابوالحسن صبا، پیاده سازی نحوه استفاده از آرشه در کمانچه و شبیه سازی آن در ویولن بود. ابوالحسن صبا سالها نزد استاد اسماعیلزاده به فراگیری کمانچه پرداخته بود.
سهتار
ابوالحسن صبا به دخیل کردن احساس در نوازندگی سهتار توجه ویژهای داشت. بیشک تاثیر استاد وی، درویشخان بر روی او بسیار زیاد بود. درویشخان که خود آغازگر تحولات زیاد در نوازندگی سهتار در ایران بود این تاثیر را بر روی صبا نیز داشت.
تزیینات و تکنیکهای جدیدی که ابوالحسن صبا در نوازندگی سهتار ابداع نمود، به کلی فضای نوازندگی این ساز را تغییر داد و صداهای زیبا و جدیدی از این ساز خلق شد.
بررسی آثار ابوالحسن صبا
با توجه به فعالیت زیاد ابوالحسن صبا از کودکی تا مرگ در زمینههای مختلف موسیقی، آثار متعدد بسیاری از وی از تکنوازی و همنوازی بر روی صفحات گرامافون بر جای ماند. متاسفانه طی سالهای پس از انقلاب با توجه به فضای موجود در این موسیقی و ملودیها کمی در حاشیه قرار گرفت اما در سالهای اخیر با همکاری نوازندگان و موسسههای فرهنگی نظیر ماهور بخشی از این آثار بازیابی شده و در دسترس عموم و علاقهمندان قرار گرفته است. علاوه بر قطعات نواخته شده مختلف، افراد بسیاری آثار استاد صبا را در قالبهای مختلف اجرا نمودهاند.
در ادامه به بررسی آثار و مابع به جای مانده و تولید شده از استاد ابوالحسن صبا میپردازیم.
تقدیر از انتشارات ماهور که در سالهای اخیر تلاش فراوانی برای حفظ و اشاعه موسیقی ایرانی کرده است. کلیه آثار معرفی شده در لیست زیر توسط انتشارات ماهور جمعآوری و منتشر شده است که از این طریق این تلاش ستودنی را پاس میداریم.
آثار چاپی مرتبط با ابوالحسن صبا
کتاب “بهار مست” شامل مجموعه ضربیهای استاد صبا برای سهتار
این مجموعه شامل سه بخش است. قطعات اجرا شده توسط خود استاد صبا؛ قطعات تنظیم شده از روی کتاب ردیف ابوالحسن صبا برای ویولن و همچنین قطعات بازنویسی شده از روی کتاب دوره اول و دوم سه تار استاد صبا. در این کتاب قطعات تنظیم شده به هنزدیک ترین نت بازنویسی شده و سعی شده است تا حد امکان از تغییر نتهای واخان خودداری شود. همچنین در این کتاب سعی شده از تکنیکهایی که خود استاد استفاده کردهاند بهره برده شود.
ردیف ابوالحسن صبا برای سنتور
در مورد این کتاب، به قلم مینا افتاده میخوانیم: “تعدادی انگشتشمار از هنرجویانی که موفق به گذراندن دورههای آموزشی مکتب صبا توسط استاد پایور شده بودند هر یک به عنوان پایاننامه با راهنماییهای استاد کاری را باید ارائه میدادند، سهم من هم برگردان ردیف صبا به چپکوک بود که ویرایش، بازنویسی و تنظیم آن را به عهده گرفتم. نظر استاد این بود هنرجویان ردیف چپکوک صبا را قبل از ردیف دورهی عالی باید اجرا کنند تا با خصوصیات سنتور در این کوک بیشتر آشنا شوند.”
ردیف ابوالحسن صبا (دورهی اول سهتار)
دربارهی این اثر، به قلم حسین مهرانی میخوانیم:
این کتاب که شامل دستگاه های ماهور و همایون است قبلاً توسط ابوالحسن صبا نگارش و توسط منتخب صبا ـ با عنوان دورهی اول سه تار و تار ـ منتشر شده است. وجود کاستی هایی چون عدم وضوح جمله بندی ها و دسته بندی های مُتیفها در فیگور ملُدیها، اشتباه بودن انگشت گذاریها و مشخص نبودن مضرابها در جاهایی و همچنین نامفهوم بودن تکنیکهایی مانند ریز، تکیه، تریل، کندن، شَلال و غیره که در کتاب صبا هیچ توضیحی برایشان نیامده است باعث شد تا این کتاب ضمن تجدید چاپ، بازنگری شود. به عنوان مثال نشانهی تکیه برای سه نوع تکنیک کندن، تکیه و تریل به کار گرفته شده و مشخص نیست در کجا و از کدام یک از این تکنیکها باید استفاده شود. شرح این موضوع در بخش نشانهها آمده است.
با توجه به اینکه ردیف سه تار صبا توسط خود استاد اجرا نشده، توضیح و تشریح موارد یاد شده به صورت قطعی کاری بسیار دشوار است. بنابراین با توجه به اجراهای صبا در تک نوازی ها و نمونههای ضبط شده از آثار او سعی کردم موارد مذکور را تا حدودی روشن سازم و مطالبی را که به نظرم رسیده است مطرح کنم تا هنرجویان و نوازندگان بتوانند از آن بیشتر بهره مند شوند.
دورههای سنتور صبا
این کتاب به همت فرامرز پایور از نوازندگان سرشناس سنتور و شاگر استاد صبا تهیه شده است. این نتها بارها به چاپ رسیده و گنجینه غنی از آثار استاد صبا برای سنتور میباشد.
کاشی ۹۲
این کتاب نگاهی است داستانگونه بر زندگی استاد ابوالحسن صبا با تاکید بر مستندات تاریخی و میکوشد با یاری گرفتن از ویژگیهای ادبی داستاننویسی فرازهایی از زندگی این هنرمند را برای علاقهمندان بیان کند.
دورهی متوسطهی سنتور
این کتاب گزیدهای از ردیف موسیقی ایران است که در سال ۱۳۴۲ استاد موسی معروفی از روایتهای استادانی بزرگ چون میرزاعبدالله، آقاحسینقلی، درویشخان و علینقی وزیری برگرفته و گردآوری نموده و به ثبت رسانده است. در این مجموعه از انواع و اقسام گوشهها یکی از زیباترین آنها را انتخاب کرده و از تکرارها چشم پوشیدهام. با توجه به اینکه استادانی چون ابوالحسن صبا و فرامرز پایور هم از این دایرةالمعارف موسیقی ایران بسیار بهره جستهاند و در کتابهای خود به ثبت رسانیدهاند به همین جهت گریزی از آوردن جملهها و عبارتهای مشابه نیست. در نتنویسی این مجموعه از مکتب استاد فرامرز پایور پیروی شده است.
آثار شنیداری
به مناسبت یکصدمین سالگرد تولد ابوالحسن صبا
نام اثری منتشر شده از ماهور که در آن قطعات اجرا شده با ویویولن توسط استاد صبا جمع آوری شده است. قطعات اجرا شده با ویلن عبارتند از: آواز ابوعطا، ضربی ترک، آواز بیات ترک، و قطعات اجرا شده با سه تار عبارتند از: دستگاه شور، گریلی، دستگاه نوا، دستگاه چهارگاه و آواز بیات اصفهان.
آلبوم رنگهای قدیمی
دربارهی این اثر، به قلم محمدرضا شرایلی میخوانیم:
“جدای از نقش شوخ رِنگها در موسیقی مردمی نواحی مختلف ایران به عنوان گونهی لازم برای رقص و پایکوبی و شادمانی در کارگان موسیقی دستگاهی نیز جایگاه قطعهی موزون خاتمه با وزنی نسبتاً تند از آنِ رِنگهاست. نامهایی چون شلخو، حربی، شهرآشوب و دلگشا رِنگهایی در بستر موسیقی دستگاهی هستند که در انتهای روایتهای اجرایی ردیف در برخی آوازها یا دستگاهها از دیرباز جای گرفتهاند.
با بررسی ضبطشدههای موسیقی دستگاهی روی صفحات 78دور از آغاز (1284ش) تا پایان دورهی پهلوی اول به نمونههای قابلتوجهی از اجرای رِنگها برمیخوریم که اغلب نیز توسط نوازندگان مطرحی ساخته و اجرا شدهاند. تغییر تدریجی رنگهای ساده و مختصر به رنگهای متنوع، پیچیده و مفصل و اجراهای تکنوازی به نواختههای ارکستری در خلال این دورهی تاریخی از جملهی تحولات ساختاری و محتوایی رنگهاست که با شنیدن این آثار میتوان به آن پی برد. این مجموعه شامل دو لوح فشرده است که یکی اختصاص به ضبطشدههای دورهی قاجار (1284ش تا 1293ش) و دیگری به دورهی پهلوی اول (1305ش تا 1316ش) دارد؛ ساختههایی از استادانی بنام که گاه در هیچ منبع مکتوبی تا کنون اشارهای به آنها نرفته است.”
ویولن ابوالحسن صبا 1/2/3
این مجموعه شامل قطعات نواخته شده با ویولن توسط استاد صبا است که در سه سال آخر عمر ایشان توسط دوستان و نزدیکان وی ضبط شده است.
ضربیخوانیهای حسین تهرانی
از دیرباز خواندن تصانیف، کارعملها و مَتَلهای سرگرمکننده در مجالس و محافل از جمله وظایف نوازندهی تمبک به شمار میرفت چرا که این هنرمندان به دلیل آشنایی عمیق با ریتم و اوزان موسیقایی و توانایی تقطیع صحیح کلام بر ملودی صلاحیت و تخصص بیشتری نسبت به آوازخوانان برای اجرای این قطعاتِ باکلامِ موزون داشتند.
پیشینیان تهرانی مانند حاجیخان (معروف به عینالدولهای)، رضاقلیخان نوروزی، رضا روانبخش، عبدالله دوامی و دیگر تمبکنوازان سرشناس که از صدای خوشی هم بهره داشتند همگی به همان دلیل پیشگفته مجریان شناختهشدهای برای قطعات باکلام موزون بودند. در صفحات گرامافن دورهی قاجار و حتی اوایل پهلوی اول آثاری از ضربیخوانی برخیشان به یادگار مانده است.
حسین تهرانی بسیاری از تصانیف و کارعملهای قدیمی را از اینان آموخته بود و گنجینهای از اشعار شاعران متقدم را نیز از حفظ داشت. علاوه بر آن از صدایی گرم برخوردار بود و این استعداد ذاتی و دانش اکتسابی زمینه را برای اجرای این قبیل قطعات توسط او فراهم ساخت.
تهرانی که در ابتدا به صورت خودآموخته تمبک مینواخت مدتی از راهنماییهای رضاخان باربد بهره گرفت. پس از آن به محضر حسین اسماعیلزاده راه یافت. معاشرت با ابوالحسن صبا و روحالله خالقی به گفتهی خود وی موجب آشنایی بیشترش با ضربشناسی و وزنخوانی شد. هنر ضربیخوانی و اجرای آوازضربی یکی از هنرهای بارز تهرانی بود.
موزه خانه ابوالحسن صبا
موزه صبا یکی از موزه های استان تهران است و مربوط به استاد ابوالحسن صبا ، استاد برجسته موسیقی ایران است. ابوالحسن صبا ترکیب موسیقی را غیر از سازهای موسیقی می دانست ، همچنین با ادبیات کلاسیک ایران آشنایی خوبی داشت. این موزه هنری خانه شخصی وی است که بنا به وصیت وی در 20 نوامبر 1974 به موزه تبدیل شده است.
این خانه دارای پنج اتاق ، یک زیرزمین و یک حیاط کوچک است. هنگام ورود به حیاط ، یک حوضچه زیبا در وسط خواهید دید. قسمت داخلی موزه از دو بخش مختلف تشکیل شده است. بخش اول شامل آلات موسیقی و کارهای ابوالحسن صبا و بخش دیگر شامل صنایع دستی همسرش است. برخی از اشیاء این موزه که به نمایش گذاشته شده است موارد شخصی ابوالحسن صبا مانند قلم خوشنویسی و جوهر ، عینک ، قاب عکس ، کت و شلوار رسمی و ماسک گچی صورت وی است.
ابوالحسن صبا یکی از نوازندگان و آهنگسازان برجسته ایران بود. وی در سال 1281 به دنیا آمد. او یک هنرمند نابغه بود.. وی به صورت حرفه ای ویولن مینواخت. همچنین او نوازندگی سنتور ، نی ، کمانچه ، تنبک ، ستار و تار را از نوازندگان مشهور یاد گرفت.
از اینکه این مطلب را مطالعه فرمودید متشکریم. لطفا سوالات و نظرات خود درباره استاد ابوالحسن صبا را در ذیل این پست مطرح نمایید. به عنوان حسن ختام مجموعه ای از تصاویر موزه ابوالحسن صبا به همراه نقشه دسترسی به آن را برای شما خواهیم آورد.
درآمد و دلکش در ردیف ابوالحسن صبا
پس از تغییر شکل رپراتور موسیقی کلاسیکِ ایرانی از شکل مقامی به شکل دستگاهی و تدوین ردیف موسیقی ایران نزد و موسیقی دانانِ آن دوره، به خصوص خاندانِ فراهانی، روایات و اجراهای مختلفی از ردیفهای موجود به وجود آمد.
ردیف، مجموعهی کلیهی دستگاهها و آوازهای سنتی موسیقی کلاسیکِ ایران در روایات مختلف سازی و آوازی است که در واقع ردیف را می توان قسمت آواز در دستگاه دانست. (اسعدی 1380)
یکی از ردیفهایی که سال ها پس از تغییر شکلِ مذکور در موسیقی کلاسیکِ ایرانی تدوین شد، ردیف ابوالحسن صبا بود که برای سازهایی چون ویولن، سنتور و سه تار تدوین شده است و مورد استفاده صبا در کلاس آموزش سنتور وی بودهاست.
این ردیف، ساختاری سازی–آوازی داشته و مجموعهای از گوشههای متریک و گوشههایی با وزن آزاد و همراه شعر است. سرچشمه و چهارچوب اصلی این ردیف، همان ردیف میرزا عبدالله است اما گوشههایی مختص خود ابوالحسن صبا چون دیلمان، امیری، شهابی، خسرو شیرین و … در این ردیف نوشته و اجرا میشود.
فرامرز پایور در مقدمه ویرایش ردیف صبا در کتاب خود چنین اظهار دارد: «استاد تا آن اندازه که پایبند صحیح نواختن و اجرای خوب دستگاه ها و آوازهای موسیقی ایرانی بودند، چندان توجهی به ذکر اسامی گوشهها و تیکهها نداشتند. چنان که اغلب اغلب گوشهها را به طور خلاصه در دورههای خود گنجاندند بدون آن که ذکر نامی از آنها باشد.» (دوره های سنتور: 6)
درآمد
در بعد لغوی، چنان که در لغتنامه دهخدا آمده است؛ به معنای مقدمه، سرآغاز، داخل شدن و در اصطلاح موسیقی، به معنای مدخل آواز، مقدمه در ساز و آواز و ابتدای ساز است.
در موسیقی دستگاهی درآمد گوشه یا قطعهای است که دستگاه یا آواز با آن شروع شده و معمولاً در پایان با همین مُد، دستگاه خاتمه می یابد. درآمد یکی از مهم ترین بخش های دستگاه یا آواز است و نسبت به دیگر گوشههای دستگاه، مُد متفاوتی داشته و معرف لحن صدای اصلی دستگاه است.
مُد و لحن اولین درآمد نه تنها آغازگر دستگاه، بلکه پایان بخش آن نیز هست و نام دستگاه، در واقع نام مُد اولین درآمد آن است. (خضرایی، بابک: 1400)
منطقه درآمدِ دستگاه ماهور در ردیف صبا، از گوشه های درآمد اول، چهار مضراب و درآمد دوم تشکیل شده. عمده حرکت ملودی در دانگ زیر شاهد اتفاق افتاده و در درآمد اول به معرفی درجات اول (شاهد دستگاه)، چهارمِ زیرو دوم روی شاهد می پردازد. وجود تتراکورد زیر شاهد در منطقه درآمد دستگاه ماهور ردیف میرزاعبدالله نیز دیده میشود. در ردیف صبا یک حرکت به اصطلاح آرپژگونه نسبت به نت خاتمه (که همان نت آغاز است) دیده میشود که در ردیف میرزاعبدالله وجود ندارد، بلکه پریودِ درآمد با یک حرکت ملودیک پایین رونده در تریکورد بالای خاتمه و اشارهای به درجه دوم زیر شاهد، خاتمه پیدا میکند. در هر دو ردیف، چهارم زیر شاهد ایست قطبی است و در هر دو ردیق این درجه معرفی می شود.
به لحاظ فرمال، در درآمد ماهور ردیف میرزاعبدالله موتیف کوتاه بلند (دولاچنگ – سیاه) تکرار میشود و بر روی این موتیف، واریاسیونی اتفاق میافتد. این اتفاق به صورت آوازیتر و با تکرارهای کم تر نیز در درآمد اول ردیف صبا نیز دیده میشود. در واقع در ردیف صبا، به موتیفها و تکنیک های سازی مخصوص ساز سنتور پرداخته شده است. در هر دو ردیف، حرکات سکانسی در موتیفهای مختلف دیده میشود و در درآمد دوم ماهور ردیف صبا یک گسترش اولیه در اواسط پریود و موتیف بال کبوتر برای خاتمه آن وجود دارد و همچنین قسمتی از آن همراه شعر و با وزن شعری اجرا میشود. بستر نغمگی در هر دو تقریباً یکسان است مگر در ردیف صبا که تا پنجم بالای شاهد حرکت بالارونده مشاهده میشود.
چهار مضراب چهارمضراب همچنان که از نام آن برمیآید در اصل گونهای ضربی بوده که توسط نوازندگان سازهای مضرابی ابداع شده و یا تکامل یافتهاست. از آن جا که در اغلب سازهای مضرابی اجرا به صورت راست و چپ انجام میگیرد، الگوی موتیف تکنیکال در چهارمضراب بر اساس شکل خاصی از ترکیب ضربات متضاد راست و چپ شکل میپذیرد. این عنصر موتیف تکنیکال، معمولاً عنصر اصلی شکل گیری پایه است. در موسیقی امروز ایران چهارمضراب یکی از ژانرهایی است که بیش از دیگران توسعه یافته و در مرکز توجه موسیقیدانان بودهاست. (آزاده فر 1396: 87)
همانطور که گفته شد، در منطقه درآمد دستگاه ماهور ردیف صبا، یک چهارمضراب نیز وجود دارد. عمده حرکت و روند ملودیک این چهارمضراب مانند درآمد در تتراکوردِ زیر شاهد اتفاق افتاده و این تتراکورد در این قطعه ضربی بسیار ملموس است. پایهی این چهارمضراب مانند اکثر چهارمضراب ها در این ردیف در ابتدای قطعه با تکرار تثبیت شده و در ادامه «بین عبارات ملودیک با فرمی مشابه ترجیعبند در شعر، تکرار میشود.» (همان)
حرکتهای سکانسیِ معمولاً پایین رونده در این قطعه دیده میشود و به لحاظ تکنیکی، در این قطعه از تکنیک مضراب «پاملخی» در سنتور استفاده شدهاست.
دلکش
دلکش از شاهگوشههای دستگاه ماهور است که دارای فضای مُدال متفاوتی نسبت به مُد درآمد میباشد و درجه سوم زیر شاهد ماهور، به صورت متغیر عمل کرده و ربع پرده بم میشود.
این شاهگوشه از ترکیب دانگهای شور و ماهور تشکیل میشود و شاهد آن درجه پنجم بالای شاهد ماهور و یا درآمد و همانطور که اشاره شد، درجه دوم بالای شاهد آن به اندازه ربع پرده بم شده و دانگ شور را میسازد.
در هر دو ردیف، این شاهگوشه در دانگ شور و ازدرجه دوم بالای شاهد شروع شده و روی شاهد الکش توقف، و در ادامه فضای دلکش را معرفی می کند. به عبارتی این حرکت، در هر دو ردیف، الگوی مدال را معرفی می کند. در ردیف میرزاعبدالله، این معرفی با موتیف پنجه مویه شروع و جملات به صورت پایین رونده هستند. در ردیف صبا شاهگوشه دلکش به سه قسمتِ درآمد اول، درآمد دوم و درآمد سوم تقسیم شده و با جمله رایج در ردیف و شبیه به پنجه مویه آغاز میشود. به علت نظام کوک ساز سنتور، در ردیف صبا سوم زیر شاهد دلکش به صورت بکار کوک شده و این امر موجب شنیده نشدن کامل دانگ شور موجود در این شاهگوشه میشود.
به لحاظ فرمال، در هر دو ردیف – مخصوصا ردیف صبا – شاهد تکرارهای گسترشی و پلکانی نسبت به موتیف اصلی هستیم و در ردیف میرزاعبدالله پس از معرفی فضای دلکش، از تحریر ساربانگ استفاده و سپس با موتیفی برگرفته از خسروانی، آن را تکمیل میکند. در آخر در هر دو ردیف با توقف موقت روی ایست قطبی ماهور (چهارم زیر شاهد) و استفاده از نت بکار درجه سوم زیر شاهد، فضا برای فرود به ماهور آماده شده و خاتمه مییابد. در ردیف میرزاعبدالله پس از تکمیل الگوی مدال با ایست بر روی توقف قطبی دستگاه با یک چهارمضراب به فرود رسیده و در ردیف صبا به صورت متر آزاد و موتیف آرپژگونه فرود و خاتمه مییابد.
در ردیف صبا و در قسمت سوم دلکش، کرشمه وجود داشته و به لحاظ تکنیک سازی، ردیف صبا دارای جملات پاساژگونه و تکرارها و در کل زینت های بیشتری نسبت به ردیف میرزاعبدالله است.
پایان
سرچشمه و منشاء ردیف صبا همان ردیف میرزاعبدالله است و به لحاظ ساختاری و چگالی گوشهها، با هم تفاوتی ندارند. تفاوت آنها در نحوه برخورد با موتیفها و جملات و ترتیب قرارگیری گوشهها در مناطق ردیف است. در ردیف صبا موتیفها آوازیتر و مخصوص ساز سنتور و همچنین همراه شعر هستند اما در ردیف میرزاعبدالله جملات و موتیفهای سازی بیشتری استفاده شده و حتی به لحاظ نگارش نیز با ردیف صبا متفاوت بوده و فاقد شعر در زیر جملات است. عمدهی جملات در ردیف میرزاعبدالله نسبت به ردیف صبا، از نظم و ترکیب بیشتری برخوردار بوده است.
منابع بخش دوم
داریوش طلایی، تحلیل ردیف، چاپ ششم، تهران، 1398
محمدرضا آزاده فر، ساختار ملودی در موسیقی ایرانی، چاپ اول، تهران، 1396
هومان اسعدی، از مقام تا دستگاه، فصلنامهی موسیقی ماهور، شماره 11، 1380
هرمز فرهت، دستگاه در موسیقی ایرانی، چاپ دوم، تهران، ۱۳۹۹.
سلام خسته نباشید.مطالبی که منتشر می کنید عالی هستن.خیلی کم هستن کسایی که در زمینه هنر و فلسفه هنر در ایران کار کنن.حتما ادامه بدید من سعی می کنم همیشه سری به سایتتون بزنم.
ممنون از نظر شما
احسنت احسنت بسیار عالی واقعا شیرین بود